توضیحات :
ماهنامه مهندسی ایمنی
فهرست مطالب :
- قیمت مفت تعصب
- انقلابی در تأمین تجهیزات ایمنی و آتشنشانی در راه است
- مقابله با حریق در برج ها – بخش سوم
- ایمنی در زندگی – بخش دوم
- راه حل های معمول برای تهویه ساختمان
- سیستم اسپرینکلر پیش عملگر
- آیین نامه وسایل حفاظت فردی (مقررات اختصاصی)
- تاریخچه سیستم های اسپرینکلر – بخش دوم
- چهار دهه صدرنشینی – شرکت گیلان میکا
- درختی که بارش همه دانش است- شرکت صنایع نانو عایق آکسون
- شیر تست و درین در سیستم اطفا حریق آبی
- تقویم نمایشگاه های جهان
- معرفی محصولات فرهنگی
- طرح وندور لیست
- طرح برندینگ
سرمقاله :
کلاه ایمنــی و قســمت بالاتنــه ی لباســش را کــه درآورد آدم از میزان رطوبت پیراهنش پی به شــدت گرمایــی که تحمل کرده بود می برد و شــگفت زده میشد. به استقبال آتش رفتن و حرکت و امداد با چنین لباســی آن هــم در تیر داغ تابســتان واقعا مجاهدت اســت و از دســت هرکسی برنمی آید.
دفتر مجله ی ما در ضلع جنوبی میدان رسالت واقع است. درست در پشــت ســاختمان یک زمیــن خاکی قرار دارد کــه بقایای یک ملک مخروبه ی آوار شــده اســت، از آن ملکه ای بیکار افتاده ای که به زور اخطار و توبیخ شــهرداری مالک آن ســاختمانش را خــراب و با ایرانت محصور کرده است. دیوار موقت، نخاله ی تپه شده و حیاطی با چند درخــت ایــن مــکان را به یــک قــرارگاه بــرای معتــادان و بی خانمان ها تبدیــل کرده اســت. در مجــاورت دیوارها چند ســایبان و اتاقک علم شده که در آن یکی دو خانوار و چند مجرد زندگی میکنند.
آنهــا قبــل از ظهــر و حــدود ســاعت ۱۰ صبــح بــا راه انداختــن آتــش ابــراز وجــود میکنند و بوی دودشــان تنهــا آزار آنها برای ماست اما همسایگان از سروصدای آنها که تا نیمه شب ادامه دارد هــم گله مندند و بارها به مراجع ذیربط شــکایت برده اند و طبعــا چــون خبــری از جریمه و کســب عواید نیســت، کاری از پیش نرفته است!
روزی که مسئله ساز شد و مسبب این یادداشت، به دعوایی ساده برمی گــردد. یکــی از ایــن کپرنشــینان گویا به منبع ســوخت همســایه بدبخت تر از خودش دستبرد زده بود؛ تعدی که باعث مشاجره شد و نهایتا به بالا گرفتن دعوا انجامید. فرد مورد دستبرد واقع شده چادر همســایه خــود را با بنزین به آتش کشــید، زبانه هــای آتش هم جواب او را دادنــد و در کســری از دقیقــه بــه چادرهــای مجاور ســرایت کرده، آتش زبانه کشــید و کومه ی خود او را هم ســوزاند. دراین بین ترس ما از ســوختن درخت و ســرایت آن به آپارتمان های مجاور بود، هراســی که زیاد نپایید.
ســه دقیقــه بعــد از اولیــن تمــاس بــا ۱۲۵، گــروه امــداد ایســتگاه خیابــان کرمان به محل حادثه رســیدند و ســمفونی هماهنگ امداد و نجات آغاز شــد. ابعاد حادثه به ســرعت بررســی شــده، اطفا صورت گرفــت و همه چیــز بــه حالت عــادی برگشــت. مأمــور نیــروی انتظامی هــم که توســط آتشنشــانی خبردار شــده بود بــه سرکشــی خانه های موقــت پرداخت و اجناس به ســرقت رفته ی متعددی را کشــف کرد، چادرهــای باقیمانــده را آوار کــرد و قــول داد کــه این محــل را وارد کد قرمز کند تا در گشتزنی ها به آن سرکشی شود. قرار شد پرونده نیز به شهرداری ارجاع داده شود و سد معبر آن را دریابد.
همین حادثه ی کوچک کافی بود که ما به عنوان شــهروند با حجم حرفه ای گری، تلاش و ازخودگذشــتگی قهرمانان شهرمان آشنا شویم بــه کوتاهی هــا نیــز پــی ببریــم. خدا را شــکر افــرادی در میان مــا وجود دارند که ازخودگذشــتگی مســلک آنها اســت اگرنه کــه خودخواهی ها نفس شهر را میبرید.
بالاخــره ساخت وســاز بیرویــه و انبوه ســازی های غیراصولــی جایــی مصیبــت آفریــن خواهند شــد. همین زمین مزبور چند ســالی اســت که بلااســتفاده افتاده و اکنون محل زیست مسالمت آمیز موش ها و آدم ها شده است. شنیده ایم صاحب این زمین به دنبال ساخت مجموعه ی بزرگــی اســت کــه برای آن احتیاج به خرید یک راســته مغــازه در خیابان مجــاور (ســمنگان) دارد و مترصد چراغ ســبز مالکان اســت. الله اعلم اما آنچــه مشــخص اســت و از ظاهــر امــر برمی آیــد چیــزی جــز زیاده خواهی و بی توجهــی بــه اصــول اخلاقــی و آداب شهرنشــینی در ایــن عمــل قابل مشاهده نیست.
محــل دائمــی نمایشــگاه های بینالمللــی تهــران، ششــم الــی نهــم مردادماه، میزبان نوزدهمین نمایشــگاه بین المللی صنعت ســاختمان است. بسیاری از بزرگان این رسته در این نمایشگاه غرفه دارند و فعالان دست اندرکاران ساختمانی زیادی در آن شرکت میکنند، خواهش ما از ایــن دوســتان عــلاوه بر رعایت مســائل ایمنی، دعوت بــه تفکر و کمی دوراندیشــی اســت. باید توجه داشــت که همه ی ما عرشه نشینان یک کشتی هستیم و حراست از آن بر عهده ی همه ی ما است.
متأســفانه ارزش هــای اجتماعــی پیشــین مــا امــروز رنگ باخته انــد و مال پرســتی جایگزیــن آنهــا شــده اســت. ســاختن بــا نهایت ســرعت، گرفتــن تأییدیه هــای پایــان کار در اســرع وقــت و به هر قیمتــی و فروش بــا بالاتریــن قیمــت ممکن، اهــداف تعریف شــده ای هســتند کــه اغلب در ناخــودآگاه فعــالان حــوزه ی ساختمان ســازی ملکــه شــده اند! دیگر صحبــت از حق النــاس و نوع دوســتی بیــش از هــر چیز شــائبه ی تزویر را قوت میبخشد!
چیزی جز آنچه همه میدانیم برای گفتن باقی نیســت، فقط اینکه دوستان سازنده باید بدانند مردمی از جنس خودشان قرار است زیر سقف شاهکارهای آنــان زندگــی کننــد و آنهــا متعهــد به رعایــت ملزومات ســاخت ایمن هســتند. اعتمــاد حــس خوبــی اســت و هدیــه دادن آن بــه دیگــران کار صوابی اســت که بیشک بالاترین ثواب ها را در پی خواهد داشت.
شــاید بــاورش ســخت باشــد و کرشــمه ی نوشــتن بــه نظــر بیایــد امــا هم اکنــون دو هفتــه از حادثــه گذشــته، کمــی بــه ظهــر مانــده و بــوی دود آتــش همســایگان کپرنشــین مــا بــه مشــام میرســد. ایــن یعنــی منفعت طلبی ســد انجام وظایف شــهری است، یعنی هنوز راه زیادی تا توســعه یافتگی داریم، یعنی تلاش ها و تعصبات با بی همتی و فراموشی به باد میرود و به این معنی اســت که باید بســیاری از روندهای اداری تهران بزرگ بازبینی شوند.
<< ادامه مطلب را در فایل پیوست مطالعه فرمایید >>
