توضیحات :
فصلنامه علمی تخصصی طب کار
دوره ۵ – شماره ۳ – سال ۱۳۹۲
نویسندگان : ندا مهدوی ، مجید معتمد زاده ، علی اشرف جمشیدی ، عباس مقیم بیگی ، رشید حیدری مقدم
چکیده :
مقدمه: حدود ۸.۵ میلیون نفر از شاغلان کشور را قالی بافان تشکیل میدهند که شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی، به ویژه در ناحیه شانه آنها بسیار بالا است. توجه به خستگی عضلانی به عنوان ریسک فاکتور ایجادکننده اختلالات اسکلتی- عضلانی باعث ارتقای سلامت قالیبافان میشود. از فاکتورهای نشاندهنده گسترش خستگی عضلانی، کاهش فرکانس میانگین توان و افزایش مجذور میانگین ریشه در سیگنالهای الکترومایوگرافی در واحد زمان است. این مطالعه به بررسی خستگی عضلانی قالیبافان می پردازد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج، ۱۲قالیباف (۹زن، ۳مرد) وارد مطالعه شدند. دادههای مطالعه با روشهای الکترومایوگرافی سطحی و نرخ ناراحتی اعضای بدن، طی ۲۱۰ دقیقه قالیبافی جمعآوری شد. تغییرات پارامترهای الکترومایوگرافی و نرخ ناراحتی اعضای بدن با روش آنالیز واریانس اندازهگیریهای تکرار شده (با متغیرهای مستقل جنسیت و سابقه کار) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: طی ۲۱۰ دقیقه قالیبافی، تغییر کاهشی فرکانس میانگین توان تراپزیوس فوقانی راست و چپ به ترتیب با ۰.۰۰۲=p و ۰.۰۰۶=p معنادار بود؛ ولی تغییرات مجذور میانگین ریشه این دو عضله در زمان بررسی معنادار نبود. به همین ترتیب طی این مدت، تغییرات نرخ ناراحتی اعضای بدن نیز معنادار نبود و روش عینی و روش ذهنی همبستگی معناداری نداشتند.
نتیجهگیری: بررسی گسترش خستگی عضلانی با روشهای عینی و ذهنی، کاهش معنادار فرکانس میانگین توان را نشان داد، اما پارامتر مجذور میانگین توان و نرخ ناراحتی اعضای بدن، تغییر معناداری نداشتند. رابطه معناداری بین ارزیابی ذهنی و عینی خستگی مشاهده نشد.
واژههای کلیدی : خستگی عضلانی ، عضله تراپزیوس فوقانی ، الکترومایوگرافی ، ارگونومی
<< ادامه مطلب را در فایل پیوست مطالعه فرمایید >>