کل 26875
2

ماهنامه مهندسی ایمنی سال سوم شماره بیست و دوم آبان ۱۳۹۷

  • کد خبر : 3541
  • 14 بهمن 1397 - 0:00
ماهنامه مهندسی ایمنی سال سوم شماره بیست و دوم آبان ۱۳۹۷

فهرست مطالب :

  • دیوار کج به ثریا نمی رسد
  • قوانینی برای ارتقاء
  • سومین نشست ایمنی
  • تحلیل و طراحی سازه های فولادی
  • تشخیص حریق از طریق دوربین های مداربسته
  • آئین نامه ایمنی ساختمان کارگاه ها
  • شرکت ایمن گستر سنگسر
  • شرکت سام فیدار سورن
  • رفتار آتش گیری ، استحکام مکانیکی و پایداری ابعادی در کامپوزیت های آرد چوب_پلی اتیلن تحت تأثیر مواد دیرسوزکننده مختلف
  • هفدهمین نمایشگاه بین المللی تأسیسات ساختمان و سیستم های سرمایشی و گرمایشی تهران
  • اطفاء حریق با امواج صوتی
  • تقویم نمایشگاه های جهان
  • معرفی محصولات فرهنگی
  • مدرن ترین سازه های فلزی جهان
  • طرح وندور لیست
  • طرح برندینگ

سرمقاله :

«این روزها همه می بینیم که به اسم زیبا کردن شهر به چه سرعتی دارند تهران را از ریخت می اندازند. گرچه شکر خدا سال هاست که تهران ازریخت افتاده است. از همان سالی که شروع کردند بخر بی دروازه ها.

اگر از محله های متمدن (!) شهر بگذری و قضاوت را تنها بچشم وابگذاری نمی فهمی در کدام گوشه از دنیائی و اگر بجنوب شهر بروی و بسراغ گول ها که دیگر در چاهک دنیائی. صحبت از دروازه ها بود… ولی پیداست که فقط دروازه ها مانع ورود تمدن نبوده اند. درختهای کهنسال میدان ها نیز در آن جرم شرکتی داشته اند و بهمین مناسبت است که چنین مورد خشم و غضب واقع شده اند.شهردار محترم پایش را توی یک کفش کرده- درختهای میدانها را میاندازد و بجایشان سرتیرهای بلند آهنی فلورسنت « سیلوانیا » میکارد.

طاق بازار را خراب میکند تا هر چه بیشتر ورق آهن ژاپنی و شیشه بلژیکی و روسی مصرف بشود.حوضهای هزاره سنگی محکم را که هیچ یخبندانی خم بابرویشان نمی آورد میکنند و دور میریزند و چاله های کج وکوله ی سیمانی جایشان میسازند چراکه محصول سیمان فارس و کارخانه ی دوم تهران بادکرده است. و اصلاً باین فکر نمیکنند که حوض ایرانی بیشتر باید دراز و چهارگوش باشد یا با اشکال منظم هندسی تعجب می کنم که در تمام شهرداری باین عظمت هیچکس نیست که بداند روح و اصالت تهران در بازارهای آن است و باغ و باغچه ی ایرانی با حوضها و آبنماهایش در تمام دنیا بداشتن سبک معماری خاص مشهور بوده است؟ که این طور کلنگ بدست بجان این ته بساط افتاده اند؟

شهردار ما خیال کرده است مأموریت دارد که تهران را بصورت فلان شهر اروپائی یا آمریکائی درآورد- غافل از آنکه هیچ شهری در این عالم نیست که سبکی و استیلی برای خود نداشته باشد-جز این شهر تهران. در رم و پاریس بآن عظمت شهرداری ها اجازه نمیدهند عمارت بیش از هفت هشت طبقه ساخته شود و حالا ما در تهران داریم مقدمات قانونی برای فعالیت کمپانیهای خارجی فراهم می کنیم که باید بیایند و آسمانخراش بسازند و طبقه بطبقه بفروشند.

آقای شهردار- آیا میدانید در یک شهر اسامی بلندتر از منار هی خان هی خدا چیزی ساختن زشت است؟… اما راستش را بخواهید آقای شهردار من می دانم که شما گناهکار نیستید. …آقای شهردار؛ گیرم که شهرها را بخودشان واگذاریم- که گذاشته ایم- … اما آیا ملاک زندگی متمدن فرنگی در همین ماست مالی بازیهاست؟… یک مرتبه چنین نشده است که امروز هست. کم کم این کرم بدرون این درخت رخنه کرده.و آقای شهردار تهران در چنین روزگاری بزیبائی تهران کمربسته. و همین طورها که می بینید؛ راستی آقای شهردار اگر خیال دارید تهران را زیبا کنید بهتر نیست دوتا باغ ملی دیگر برای آن بسازید- نگذارید طاق بازار را خراب کنند که همین نیمچه مقرنس های باقیمانده اش می تواند ثروتی برای انباشتن موزه ای باشد. چهارتا دروازه با مناره های کاشیکاری بجای دروازه های قدیمی بگذارید-

نور خیابانها را قابل تحمل تر کنید. زباله ها را بروبید- شمس العماره را تعمیر کنید و ساعتش را راه بیندازید- گول ها را پرکنید. دودکش های کارخانه ها را بشرق تهران ببرید که دودشان با نسیم ملایم شهریار تهران را خفه نسازد و مهمتر از همه ( اگزوز ) این بنزهای گازوئیلی را که یکسره از دوزخ بروی مردم تهران باز میشود مسدود کنید. »

درست ۶۰ سال پیش (آبان ۱۳۳۷ ) ، جلال آل احمد شهرداری و شهردار تهران را مخاطب قرارداد و در ذیل عنوان « چند کلمه با مشاطه ها » نام های مرقوم کرد که در سطور بالا بخش هایی از آن را خواندید. منظور اینکه تهران خیلی وقت است درد می کند!

می گویند خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج! اما همه ی مهندسان عمران می دانند که عمراً دیوار کج بیش از چند متر دوام بیاورد. البته علم امروز اجازه می دهد که دیوار از بن کج را به کمک تیرک هایی نگه دارند و یا با اصلاحاتی صاف کنند اما همین طور معوج تا ثریا رفتن آن، به کل مردود است.

حرف جلال را که کسی گوش نداد و تراکم بالای ساختمان ها چهره ی تهران را هرروزمخدوش تر کرد اما حالا که کار به اینجا کشیده بیاییم ازاین پس شرط بگذاریم که بد شده را بدتر نکنیم. حالا که کلاه برج ها به سر آسمان سیاه دل تهران رفته و کوچک ترین تکان های خطر راه افتادن دومینو تخریب را در پی دارد باید مهندسی کنیم و لااقل با اضافه کردن ایمنی کمی معادله را به نفع خود تغییر دهیم.

این روزها چهل و هفتمین شهردار تهران (به اضافه ی سه رئیس بلدیه و بدون احتساب سرپرستان موقت) به مسند ریاست تکیه زده است. مردی که خود من در چند نشست و جلسه ی خودجوش و بی اجبار شهر و شهرسازی بهینه او را دورادور دیده ام. با این تفاسیر آیا می توان امیدی به آتیه بست؟

<< ادامه مطلب را در فایل پیوست مطالعه فرمایید >> 

دانلود فایل

لینک کوتاه : https://hsenk.ir/?p=3541

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.