فاجعه سوسو
فاجعه سوسو (Seveso disaster) یک حادثه صنعتی بود که در حدود ساعتِ ۱۲:۳۷ دقیقهٔ پس از ظهر در ۱۰ ژوئیه ۱۹۷۶ در یک کارخانه تولید مواد شیمیایی در حدود ۱۵ کیلومتری (۹٫۳ مایل) شمال میلان در منطقه لومباردی در ایتالیا رخ داد.
در این رویداد، یک منطقهٔ مسکونی در معرضِ ۲،۳،۷،۸-تتراکلرودیبنزودیاکسین (TCDD) قرار گرفت و منجر به مطالعات علمی متعدد و وضع مقررات ایمنی استاندارد صنعتی در اروپا شد. مقررات ایمنی صنعتی اتحادیه اروپا به عنوان رهنمود Seveso II شناخته شده است.
این حادثه در فهرست بدترین بلایای زیست محیطی ساخته دست بشر توسط مجله تایم در سال ۲۰۱۰ در رتبه هشتم قرار گرفت.
محل وقوع فاجعه
این فاجعه به دلیل وقوع در شهر سوسو که بیشترین آسیب را از این حادثه دید به نام فاجعه سوسو نامگذاری شد.در سال ۱۹۷۶ این شهر جمعیتی بالغ بر ۱۷۰۰۰ نفر داشت.سایر شهرهای همسایه آسیب دیده مدا (۱۹۰۰۰)، Desio (33000)، Cesano Maderno (34000) و تا حدی Barlassina (6000) و Bovisio-Masciago (11000) بودند. کارخانه صنعتی، واقع در مدا، متعلق به شرکت Industrie Chimiche Meda Società Azionaria (صنایع شیمیایی Meda S.A. یا ICMESA)، یکی از شرکتهای تابعه Givaudan، که به نوبه خود یکی از شرکتهای تابعه Hoffmann-La Roche (گروه Roche) بود، بود. ساختمان کارخانه سال ها قبل ساخته شده بود و مردم محلی آن را به عنوان یک منبع بالقوه خطر درک نمی کردند. علاوه بر این، اگرچه چندین مواجهه جمعیت با دیوکسین ها عمدتاً در حوادث صنعتی قبلاً اتفاق افتاده بود، اما آنها در مقیاس محدودتری بودند.
رویدادهای شیمیایی

طرح کلی واکنش
حادثه در ساختمان B کارخانه شیمیایی رخ داد. ماده شیمیایی ۲،۴،۵-تری کلروفنل (۲) در آنجا از ۱،۲،۴،۵-تتراکلروبنزن (۱) توسط واکنش جایگزینی آروماتیک هسته دوست با هیدروکسید سدیم تولید می شد. ۲،۴،۵-تری کلروفنل به عنوان یک واسطه برای هگزاکلروفن در نظر گرفته شده بود.
دمای واکنش با خروج بخار از توربین تولید برق در محل از طریق یک سیم پیچ گرمایش خارجی نصب شده روی مخزن راکتور شیمیایی به دست آمد. فشار بخار خروجی معمولاً ۱۲ بار و دمای ۱۹۰ درجه سانتیگراد بود که منجر به دمای مخلوط واکنش ۱۵۸ درجه سانتیگراد شد که به نقطه جوش آن که ۱۶۰ درجه سانتیگراد بود بسیار نزدیک شد . آزمایش ایمنی شروع یک واکنش جانبی گرمازا (رهاکننده گرما) را در صورتی که دمای مخلوط واکنش به ۲۳۰ درجه سانتیگراد برسد، نشان داد. مهمتر از همه، هیچ اندازه دمای بخار برای اپراتورهای نیروگاهی که مسئول راکتور هستند در دسترس قرار نگرفت.
حادثه انتشار شیمیایی زمانی رخ داد که یک فرآیند دسته ای قبل از اتمام مرحله نهایی حذف اتیلن گلیکول از مخلوط واکنش با تقطیر متوقف شد. این روند به دلیل انطباق با قانون ایتالیایی که تعطیلی عملیات کارخانه را در آخر هفته الزامی می کرد، متوقف شد. سایر بخشهای سایت قبلاً با پایان یافتن پردازش سایر دستهها شروع به تعطیلی کرده بودند که باعث کاهش مصرف برق در سراسر نیروگاه شد و باعث کاهش شدید بار روی توربین و در نتیجه افزایش دمای بخار خروجی به حدود ۳۰۰ درجه سانتی گراد شد. این بخار داغتر از معمول ، قسمتی از دیواره فلزی راکتور مذکور را بالاتر از سطح مایع درون آن تا همان دما گرم کرد.
به دلیل نداشتن ابزار خواندن دمای بخار در تجهیزات ، اپراتورهای راکتور از وجود این گرمایش اضافی بیاطلاع بودند و با جدا کردن بخار و خاموش کردن همزن در مخزن راکتور، دسته را مانند معمول متوقف کردند. ناحیه فوقانی با دمای بالای غیرعادی ژاکت راکتور سپس مخلوط واکنش مجاور را گرم کرد.در حالی که همزن کار نمی کرد، گرمایش به شدت فقط در قسمتی از لایه های بالایی مخلوط واکنش در مجاورت دیواره راکتور متمرکز شد. دمای محلی به بالاتر از دمای بحرانی برای واکنش جانبی گرمازا که در آزمایش مشاهده شد ، افزایش یافت. علاوه بر این، ثابت شد که دمای بحرانی تنها ۱۸۰ درجه سانتیگراد است، ۵۰ درجه سانتیگراد کمتر از چیزی که تصور می شد. در آن دمای بحرانی پایینتر، تجزیه گرمازا شروع شد، که گرمای بیشتری آزاد کرد و منجر به شروع یک واکنش سریع فرار شد، زمانی که دما هفت ساعت بعد به ۲۳۰ درجه سانتیگراد رسید.
شیر اطمینان رآکتور در نهایت باز شد و باعث انتشار هوایی ۶ تن مواد شیمیایی شد که در ۱۸ کیلومتر مربع (۶.۹ مایل مربع) از منطقه اطراف نشست کرد. ابر مواد آزاد شده حاوی هیدروکسید سدیم، اتیلن گلیکول، تری کلروفنات سدیم و تقریباً ۱۵ تا ۳۰ کیلوگرم TCDD بود. در دمای واکنش اسمی، TCDD معمولاً فقط در مقادیر کمی کمتر از ۱ ppm (قسمت در میلیون) دیده میشود.با این حال، در شرایط دمای بالاتر مرتبط با واکنش فرار، تولید TCDD ظاهراً به ppm 166 یا بیشتر رسید.
اثرات فوری
منطقه آسیب دیده به ترتیب کاهش غلظت خاک سطحی TCDD به مناطق A، B و R تقسیم شد. منطقه A مجددا به ۷ زیر منطقه تقسیم شد. به مردم محلی توصیه شد که از دست زدن یا خوردن میوهها یا سبزیجات محلی خودداری کنند.
- منطقه A غلظت خاک TCDD> 50 میکروگرم بر متر مربع (μg/m2) داشت. این منطقه بین ۷۳۶ تا ۷۵۳ سکنه داشت.
- منطقه B غلظت خاک TCDD بین ۵ تا ۵۰ میکروگرم بر متر مربع داشت. این منطقه نیز دارای ۴۷۳۷ سکنه بود.
- منطقه R غلظت ناچیزی از TCDD یا تا کمتر از ۵ میکروگرم بر متر مربع داشت. در این منطقه ۳۱۸۰۰ نفر سکونت داشتند.
طبق گزارش ها، جمعیتی که در مسیر ابر آئروسل زندگی می کردند، علائم حادی مانند سردرد، حالت تهوع، سوزش چشم داشتند. ۱۹ کودک در این منطقه با ضایعات پوستی در بیمارستان بستری شدند.۵۰۰ نفر از ساکنان این منطقه به دلیل تحریک حاد پوست تحت درمان قرار گرفتند. این حادثه همچنین باعث شد که ۱۹۳ نفر بلافاصله به کلراکن مبتلا شوند که هیچ یک از آنها در کارخانه ICMESA مشغول به کار نبودند. در ۲ آگوست، تمام ساکنان منطقه A تخلیه شدند و منطقه حصارکشی شد، اما تخلیه ۱۵ روز پس از وقوع حادثه آغاز شد. پس از تخلیه، تمامی ساکنان منطقه A تحت معاینه پزشکی قرار گرفتند و آزمایشات آزمایشگاهی انجام شد، در نهایت ۶۴۰ نفر از ساکنان منطقه به کلراکن مبتلا شدند.
تخمین زده می شود که ۲۵٪ از همه حیوانات در منطقه A بلافاصله پس از قرار گرفتن در معرض ابرهای آئروسل مردند، و تا پایان جولای، ۳۳۰۰ حیوان، عمدتاً طیور و خرگوش، مرده یافت شدند. کشتار اضطراری برای جلوگیری از ورود TCDD به زنجیره غذایی آغاز شد و تا سال ۱۹۷۸ بیش از ۸۰۰۰۰ حیوان معدوم شدند.
ساکنان منطقه B تخلیه نشدند، اما به آنها هشدار داده شد که از خوردن محصولات محلی و طیور خودداری کنند. ساکنان منطقه B تحت معاینات پزشکی و آزمایشات آزمایشگاهی بالینی قرار گرفتند. زنان باردار و کودکان زیر ۱۲ سال به صورت روزانه جابجا می شدند.
به ساکنان منطقه R فقط هشدار داده شد که غذاهای محلی را مصرف نکنند.
یک مرکز مشاوره برای زنان باردار راه اندازی شد که ۲۶ نفر از آنها پس از مشاوره سقط جنین (که در موارد خاص قانونی بود) را انتخاب کردند. ۴۶۰ زن دیگر بدون مشکل به بارداری خود ادامه دادند، فرزندان آنها هیچ نشانه ای از ناهنجاری نشان ندادند. دو کمیسیون دولتی برای توسعه طرحی برای قرنطینه و بیآلودگی منطقه ایجاد شد که دولت ایتالیا ۴۰ میلیارد لیره (۴۷.۸ میلیون دلار آمریکا) برای آن اختصاص داد. این مبلغ دو سال بعد سه برابر شد.
مطالعات در مورد اثرات فوری و بلند مدت بر سلامتی
یک مطالعه در سال ۱۹۹۱، چهارده سال پس از حادثه، به دنبال ارزیابی اثرات آن بر هزاران نفری بود که در معرض دیوکسین قرار گرفته بودند. مشهودترین اثر نامطلوب سلامتی مشخص شده کلراکن (۱۹۳ مورد) بود. سایر اثرات اولیه ذکر شده نوروپاتی محیطی و القای آنزیم کبدی بود. تشخیص سایر عواقب احتمالاً شدید قرار گرفتن در معرض دیوکسین (مثلاً نقص مادرزادی) به دلیل اطلاعات ناکافی مختل شد.
این حادثه به عنوان یکی از بدترین حوادث صنعتی در قرن گذشته از نظر تأثیرات آن بر کارگران و ساکنان به جمع حوادث فوکوشیما، بوپال، چرنوبیل و جزیره تری مایل پیوست.
تلفات فاجعه سوسو شامل حدود ۳۳۰۰ دام اهلی (از جمله طیور) طی چند روز و ذبح ۸۰۰۰۰ حیوان دیگر که برای جلوگیری از ورود آن ها به زنجیره غذایی از بین رفتند. از آنجایی که هیچ انسانی در نتیجه فوری نشت، جان خود را از دست نداده است، تخمین کل قربانیان دشوارتر است، اما شکی نیست که اثرات نامطلوب سلامتی در درازمدت منجر به مرگهای زودهنگام زیادی، به ویژه در اثر بیماریهای تنفسی و قلبی شده است.
دیوکسین tetracholorodibenzo-p- -2،۳،۷،۸ یا (TCDD) چیست؟
TCDD یکی از انواع دیوکسین ها، خانواده ای از ترکیبات شیمیایی است که محصول جانبی فعالیت های صنعتی مانند سفید کردن خمیر چوب، سوزاندن زباله و تولید مواد شیمیایی است. دیوکسین همچنین به مقدار کم در علف کش عامل نارنجی که در طول جنگ ویتنام استفاده می شد وجود دارد. دیوکسین ها آلاینده های آلی پایدار نامیده می شوند زیرا تجزیه آنها در محیط به زمان زیادی نیاز دارد. همانطور که پیش تر ذکر شد، این ماده در سطح جهانی به عنوان یک ترکیب سرطان زا شناخته شده است و می تواند اثرات تولید مثلی، ایمنی و رشدی در پستانداران ایجاد کند. کلراکن، یک بیماری جدی پوستی متشکل از ضایعات، همچنین میتواند ناشی از مواجهه زیاد با دیوکسین باشد.

دیوکسین tetracholorodibenzo-p- -2،۳،۷،۸ یا (TCDD)
بررسی دلایل حادثه: نقص در اقدامات فنی
رویه های عملیاتی
چرخه تولید بدون هیچ گونه هم زدن یا سرد شدن قطع شد و باعث طولانی شدن نگهداری توده واکنش شد. همچنین، انجام دسته نهایی شامل مجموعه ای از شکست ها در رعایت روش های عملیاتی بود. روش اصلی ثبت اختراع تقطیر مشخص می کرد که شارژ قبل از تقطیر اسیدی شده است. با این حال، در مراحل کارخانه ترتیب این مراحل برعکس شد.
سیستمهای ایمنی / سیستمهای هواکش: تخلیه فشارهای بیش از حد، اندازهگیری دریچهها برای واکنشهای گرمازا
دیسک ترکیدنی روی ۵/۳ بار تنظیم شد تا از فشار بیش از حد در هوای فشرده که برای انتقال مواد به راکتور استفاده می شود محافظت کند. اگر یک دیسک ترکیدنی با فشار تنظیم شده کمتر نصب شده بود، هواگیری در دمای پایین تر و کم خطرتر اتفاق می افتاد.
سیستم های کنترل: سنسورهای هشدار / اینترلاک: از دست دادن خنک کننده، خرابی همزن
سیستم های کنترل راکتور، هم از نظر تجهیزات اندازه گیری برای تعدادی از پارامترهای اساسی و هم در غیاب سیستم کنترل خودکار، ناکافی بودند.
واکنش / تست محصول: روش های کالریمتری، پایداری حرارتی
این شرکت از ویژگی های خطرناک گرمازای اصلی آگاه بود. با این حال، مطالعات نشان داد که گرمازاهای ضعیف تری وجود دارد که می تواند منجر به واکنش فرار شود.
کدهای طراحی – کارخانه: ماهیت انتشارات خطرناک
هیچ وسیله ای برای جمع آوری یا از بین بردن مواد سمی در حین تخلیه وجود نداشت.
مهار ثانویه
سازنده شیر تخلیه فشار استفاده از گیرنده دوم را برای بازیابی مواد سمی توصیه کرد. که چنین چیزی نصب نشده بود.
واکنش اضطراری / کنترل نشت: سیستم مدیریت ایمنی، طرح اضطراری سایت
اطلاعاتی در مورد مواد شیمیایی آزاد شده و خطرات مرتبط با آن ها از شرکت در دسترس نبود. ارتباطات هم بین شرکت و مقامات محلی و هم در داخل مقامات نظارتی ضعیف و ناموفق بود.

اثرات اولیه انتشار TCDD
طی چند ساعت پس از انتشار گاز از ICMESA، بیش از ۳۷۰۰۰ نفر در منطقه Seveso در معرض سطوح بی سابقه دیوکسین قرار گرفتند. با این حال، در میان اولین کسانی که آسیب دیدند، حیوانات منطقه بودند. حیوانات مرده، به ویژه مرغ ها و خرگوش هایی که به عنوان غذا نگهداری می شدند، شروع به غلبه بر شهر کردند. بسیاری از آنها به صورت اضطراری ذبح شدند تا مردم نتوانند آنها را بخورند. (دیوکسین در بافت چربی انباشته می شود و اکثریت قریب به اتفاق در معرضTCDD قرار گرفتن انسان از مصرف چربی های حیوانی ناشی شده است). تا سال ۱۹۷۸، حدود ۸۰۰۰۰ حیوان برای جلوگیری از مصرف انسان از بین برده شدند.
با وجود مواجهه بالای سطوح بالای دیوکسین، چند روزی بود که افراد شروع به احساس اثرات اولیه کردند. در نتیجه شروع آهسته علائم، مقامات بلافاصله منطقه را تخلیه نکردند.
واکنش به حادثه Seveso با انتقاد گسترده ای با عنوان کند و نادرست عمل کردن مقامات، مواجه شد. چند روز گذشت تا مقامات اعلام کردند که دیوکسین از این مرکز آزاد شده است. تخلیه مناطق آسیب دیده چند روز دیگر طول کشید.
تحقیقات پیرامون عواقب حادثه
در ۲۵ ژوئیه، یک مطالعه چند جانبه تحت حمایت منطقه لومباردیا ایتالیا راه اندازی شد. تیم تحقیقات بیوکلینیکی از بیمارستان دسیو نمونههای خونی فوری از هزاران ساکن برای آزمایشهای شیمی بالینی جمعآوری کرد. محققان سرم باقی مانده را برای تجزیه و تحلیل های آینده ذخیره کردند. افرادی که نمونه خون ارائه می کردند تا سال ۱۹۸۲ به طور منظم و پس از آن به صورت دوره ای پیگیری می شدند. اثرات سلامتی ارزیابی شده شامل مشکلات عصبی، عفونت، ضایعات پوستی و بارداری و سلامت کودک بود.
اگر چه سطوح دیوکسین خاک به عنوان نماینده ای برای میزان مواجهه استفاده شده است، اما این موضوع سطوح تغییر در فرکانس در سطح فردی و مدت زمان تماس با محیط های آلوده به دیوکسین را منعکس نمی کند. ساکنان Seveso تنها جمعیت در معرض دیوکسین هستند که نمونههای خونی آن ها در زمان مواجهه جمعآوری شد، که امکان ارزیابی دقیقتر میزان مواجهه و میزان دوز جذب شده را فراهم میکند. در سال ۱۹۸۷، یعنی یازده سال پس از حادثه Seveso، مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) یک روش تحلیلی (با استفاده از گازکروماتوگرافی با وضوح بالا / طیفسنجی جرمی با وضوح بالا) برای اندازهگیری غلظت TCDD در سرم انسانی ایجاد کردند. این روش جدید و نزدیک به ۳۰۰۰۰ نمونه ذخیره شده در آزمایشگاه دانشگاه بیمارستان Desio دری را برای اندازه گیری دقیق تر میزان مواجهه افراد، در رابطه با سلامت جمعیت باز کرد.
مطالعه سلامت زنان Seveso (SWHS)
در مجموع ۹۸۱ زن در اولین پیگیری جمعیت (۱۹۹۶) شرکت کردند. اکثر زنان از منطقه B بودند حدود (۸۳%). در زمان انفجار، زنان در SWHS به طور متوسط ۲۰.۱ (۱۱.۳ ±) سال سن داشتند، ۷۱% پس از قاعدگی، ۳۸% زائو، و <%1 یائسه بودند. این زنان دوباره در سال ۲۰۰۸ ،۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ پیگیری شدند. سال ۲۰۱۴، مطالعه نسل دوم Seveso با هدف مشخص کردن اثرات بهداشتی مواجهه دیوکسین داخل رحمی در کودکان شرکت کنندگان SWHS راه اندازی شد. در مجموع ۹۴۳ کودک زنده متولد شده (۴۵۳ دختر، ۴۹۰ پسر) که از ۵۷۴ مادر SWHS پس از انفجار به دنیا آمدند و در محدوده سنی از نوزادی تا ۳۹ سال بودند، در مجموع ۶۱۱ کودک (۶۶.۴ % از ۹۲۰ زنده و واجد شرایط) متولد شدند. ۴۰۲ مادر ویزیت مطالعه را تکمیل کردند. ۶۱۱ کودک شرکت کننده به طور متوسط ۲۳.۷ (محدوده: ۲ تا ۳۹) سال سن داشتند و ۵۱% دختر بودند.
برای زنان SWHS، جدیدترین جمعآوری دادهها در سال ۲۰۱۴ شامل خونگیری ناشتا برای شیمی بالینی و مطالعات آینده، اندازهگیریهای تنسنجی و فشار خون، یک مصاحبه شخصی که شامل سؤالاتی در مورد سابقه باروری و پزشکی او و مجموعهای از مدارک پزشکی بود. برای زنان دارای فرزند کمتر از ۱۸ سال، مصاحبه همچنین شامل سؤالاتی در مورد سلامت فرزندانشان و همچنین عوامل جمعیت شناختی و سبک زندگی و سابقه پزشکی بود. برای کودکان ۲ تا ۶ سال، شرکت شامل خونگیری ناشتا برای شیمی بالینی و مطالعات آینده و اندازه گیری های آنتروپومتریک بود. مشارکت برای کودکان ۷ تا ۱۷ ساله شامل خونگیری ناشتا، اندازه گیری آنتروپومتریک و فشار خون بود. و همچنین یک پرسشنامه آنلاین اجرا شده شامل عادات سیگار کشیدن، الکل و کافئین (فقط برای۱۰ تا ۱۷ سال). مشارکت برای کودکان ۱۸ سال یا بزرگ تر شامل خونگیری ناشتا، اندازه گیری آنتروپومتریک و فشار خون و یک مصاحبه شخصی که شامل پرسشنامه غذا وجمع آوری سوابق پزشکی بود.

پیامدهای سلامتی مزمن ناشی از حادثه
میزان مرگ و میر
برتازی و همکارانش مقالات متعددی را منتشر کرده اند که میزان بروز سرطان و مرگ و میر را در رابطه با منطقه محل سکونت در زمان حادثه بررسی کرده اند. در ۲۵ سال اول پس از انفجار (۱۹۷۶-۲۰۰۱)، مرگ و میر کلی ناشی از سرطان در هیچ منطقهای افزایش نیافت. با این حال، زمانی که تجزیه و تحلیل به مرگهای رخ داده ۲۰ سال یا بیشتر پس از انفجار محدود شد، مرگ و میر ناشی از سرطان در منطقه A افزایش یافت (مرگ ۱۸ نفر). در یک به روز رسانی اخیر، نویسندگان گزارش کردند که افزایش مرگ و میر مشاهده شده از سرطان های لنفاوی خونساز در مناطق A و B، به ویژه در میان زنان، ادامه دارد.
سرطان
اگرچه بروز کلی سرطان (متمایز از مرگ و میر) در ۲۰ سال اول پس از انفجار (۱۹۷۶-۱۹۹۶) افزایش نیافته بود، این محققان افزایش غیر قابل توجهی در بروز سرطان در طیف وسیعی از نقاط سرطانی، از جمله سرطان سینه مشاهده کردند. بروز سرطان های لنفاوی-خونساز به طور قابل توجهی در منطقه B افزایش یافته است و همچنین در منطقه Aنیز به میزان غیر قابل توجهی افزایش یافته است.
بیماری های قلبی عروقی
بیماری قلب و عروقی پس از ۲۵ سال (۱۹۷۶-۲۰۰۱)، توسط Consonni و همکاران بررسی شد. افزایش مرگ و میر ناشی از بیماری ایسکمیک قلب (IHD) در میان مردان ساکن منطقه A، (۷ مرگ) و افزایش مرگ و میر ناشی از فشار خون بالا در میان زنان ساکن منطقه A گزارش کردند. در میان ساکنان منطقه B، مرگ و میر ناشی از بیماری عروق مغزی در هر دو جنس زن و مرد به طور غیر قابل توجهی افزایش یافت.
دیابت، شاخص توده بدنی (BMI)و سندرم متابولیک
کانسونی و همکارانش با استفاده از داده های مرگ و میر در ۲۵ سال اول پیگیری (۲۰۰۱-۱۹۷۶)، مرگ و میر بیش از حد ناشی از دیابت را در میان زنان ساکن در همه مناطق در معرض خطر گزارش کردند، افزایش قابل توجه بیشتر در منطقه Bنسبت به منطقه A یا منطقه R بود. به روز رسانی اخیر ۱۹۷۶-۲۰۱۳ افزایش مرگ و میرهای مرتبط با دیابت را، عمدتاً در میان زنان، گزارش کرده است.

معدوم کردن حیوانات آلوده
وضعیت سلامت استخوان
در سال ۲۰۰۸، ۳۴۰ زن از SWHS که در سال ۱۹۷۶ کمتر از ۲۰ سال سن داشتند، تحت اسکن استخوان با انرژی دوگانه جذب اشعه ایکس(DXA) قرار گرفتند. تراکم مواد معدنی استخوان در ستون فقرات کمری و لگن اندازهگیری شد و هندسه ساختاری لگن از اسکنهای DXA هیپ با استفاده از روش تحلیل ساختاری هیپ استخراج شد. اسکنازی و همکاران هیچ ارتباط معنی داری از سطح TCDD با هیچ اندازه گیری از تراکم توده استخوان (ستون فقرات، هیپ کل، گردن فمور) مشاهده نکردند.
سلامت تیروئید
سطح تیروکسین آزاد و کل (T4)، تری یدوتیرونین آزاد و هورمون محرک تیروئید، ۹۰۹ زن SWHS در سال ۱۹۹۶ و ۷۲۴ زن SWHS در سال ۲۰۰۸ اندازه گیری شد. شوریر و همکاران در سال ۱۹۹۶ ارتباط معکوس سطوح TCDD سرم با سطح کل T4 را در سال ۱۹۹۶ گزارش کرد، با قوی ترین ارتباط در بین زنانی که در زمان مواجهه قبل از قاعدگی بودند. در سال ۲۰۰۸، ارتباط بین سطوح TCDD در حدود سال ۱۹۷۶ و T4 کل، اگرچه هنوز معکوس بود، ضعیف شده بود، و تغییر اثر توسط وضعیت منارک در زمان انفجار دیگر مشهود نبود. سطوح TCDD در حدود سال ۱۹۷۶ با سطح هیچ هورمون تیروئید دیگری مرتبط نبود، و سطح سرمی TCDD در سال ۱۹۹۶ با سطوح هورمون تیروئید در سال ۱۹۹۶ یا ۲۰۰۸ مرتبط نبود.
عملکرد سیستم ایمنی
مطالعه ای نشانگرهای مولکولی عملکرد ایمنی و پاسخ دیوکسین را با استفاده از نمونههای خون بهدستآمده در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ از ۶۲ فرد بهطور تصادفی از مناطق A و B و ۵۸ نفر از منطقه غیر ABR بررسی کرد Baccarelli) و همکاران ۲۰۰۴). TCDD پلاسما که تقریباً ۲۰ سال پس از حادثه اندازهگیری شد، با سطوح IgG پلاسما، نشانگر دفاع ایمنی در برابر چالشهای میکروبی، ارتباط منفی داشت، اما نه با سایر نشانگرها، از جمله IgM، IgA، و سطح C3 و C4 مکمل.
عملکرد عصبی
غربالگری عصبی اولیه ساکنان منطقه A در سال ۱۹۷۷ نشانه هایی از آسیب عصبی بالینی مانند کاهش سرعت هدایت عصبی را نشان داد. علاوه بر این، حدود ۴ درصد از ۲۰۰ کارگر کارخانه ICMESA از نظر فیبرهای عصبی اعصاب چندگانه (نامشخص) آسیب دیده بودند. غربالگری پیگیری موارد کلراکن در سال ۱۹۸۵ هیچ افزایشی در شیوع معیارهای الکتروفیزیولوژیکی غیرطبیعی یا سرعت های هدایت پیدا نکرد.
در SWHS، در سال ۱۹۹۶، عملکرد فیزیکی در مسن ترین زنان (۵۲ تا ۶۳ سال، ۱۵۴ نفر) ارزیابی شد. هیچ ارتباطی بین قرار گرفتن در معرض TCDD سرم و بیشتر معیارهای تحرک و مهارت (سرعت راه رفتن، تست رسیدن به پایین، تست چرخش سکه) یافت نشد. در سال ۲۰۰۸، حافظه فعال با آزمونهای رقمی وکسلر و آزمونهای فضایی در زیرمجموعهای از زنان SWHS که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند (۴۵۹ نفر) ارزیابی شد. هیچ ارتباطی بین TCDD سرم و اندازه گیری حافظه فعال یافت نشد.
خلاصه ای از اثرات نامطلوب قرار گرفتن در معرض TCDD بر ساکنان Seveso
اثرات نامطلوب بر سلامت مردم بلافاصله آشکار نشد، اما به آرامی طی یک دوره چند ماهه و سپس سال ها آشکار شد. قربانیان سمیت ظریف عصبی، ایمنی، کبدی و غدد درون ریز و همچنین ضایعات پوستی معروف به کلراکن را تجربه کردند. افزایش نرخ سرطانهای سینه، ریه، لنفاوی و هماتولوژیک در قربانیان مواجهه با دیوکسین دههها پس از حادثه مشاهده شد. واضح است که مواجهه با TCDD منجر به کلراکن شد و کودکان بیشتر مستعد ابتلا بودند. نتایج مطالعات Seveso همچنین نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض دوزهای نسبتاً بالای TCDD در اوایل زندگی ممکن است بر باروری مردان و زنان تأثیر بگذارد. با این حال، برخی از قانعکنندهترین شواهد این است که قرار گرفتن در معرض TCDD خطر ابتلا به سرطان و در زنان، احتمال ابتلا به سرطان سینه را افزایش میدهد. ممکن است سرطان های فردی دیگری مانند سرطان تیروئید و خون افزایش یافته باشند، اما این نتایج با اندازه نمونه یا ارزیابی مواجهه محدود می شود. به نظر می رسد TCDD بر پیامدهای قلبی متابولیک از جمله سندرم متابولیک نیز تأثیر می گذارد، اما نتایج در مورد دیابت متناقض است.
آیا عدالت برای قربانیان حادثه Seveso برقرار شد؟
در سال ۱۹۸۳، دادگاه پنج مقام شرکت شیمیایی را به دلیل نقش آنها در فاجعه محکوم کرد. با این حال، پس از چندین بار تجدید نظر، تنها دو نفر به دلیل سهل انگاری جنایی مجرم شناخته شدند. Roche در نهایت حدود ۱۶۸ میلیون دلار غرامت برای پوشش ضدعفونیسازی، دفن زباله و مسکن جدید برای ساکنان آسیبدیده پرداخت کرد. با این حال، شکایت مدنی بعدی از جانب قربانیان ناموفق بود.
چه اتفاقی برای کارخانه افتاد؟
کارخانه ICMESA اکنون کاملاً بسته است و پارک جنگل بلوط Seveso در بالای تأسیسات مدفون ایجاد شد. در زیر پارک جنگلی دو مخزن قرار دارد که بقایای هزاران حیوان سلاخی شده، کارخانه شیمیایی تخریب شده و آلوده ترین خاک را در خود جای داده است.

اثرات خطرناک فاجعه سوسو
درس هایی که فاجعه Seveso به ما آموخت
علیرغم عدم وجود عدالت برای قربانیان، فاجعه Seveso به نمادی از نیاز به مقررات ایمنی صنعتی سختگیرانه در اروپا و سراسر جهان تبدیل شد. در سال ۱۹۸۲، دستورالعمل Seveso توسط جامعه اروپا برای جلوگیری از چنین حوادثی، بهبود واکنش به بلایای صنعتی، و اجرای یک چارچوب ایمنی نظارتی در سراسر EC تصویب شد. Seveso اکنون با مقررات سختگیرانهای همراه است که هر گونه تأسیساتی را برای ذخیرهسازی، تولید، یا جابجایی مواد خطرناک برای اطلاع رسانی به مقامات محلی و جوامع و ایجاد و انتشار اقداماتی برای پیشگیری و واکنش به حوادث الزامی میکند.
یک فاجعه زیست محیطی، مانند آنچه در Seveso رخ داد، به وضوح برای جمعیت محلی ویرانگر است و پیامدهای بالقوه اکولوژیکی، اقتصادی و سلامتی بلندمدت فیزیکی و روانی را به همراه دارد. متأسفانه، تعدادی از بلایای زیستمحیطی، اعم از انسانساز و طبیعی، به دنبال حادثه Seveso رخ دادهاند و بیتردید موارد دیگر در آینده رخ خواهند داد. حادثه در Seveso نمونه مهمی از اقداماتی است که اپیدمیولوژیست ها و متخصصان بهداشت مرتبط می توانند در عواقب یک فاجعه برای مستندسازی اثرات سلامتی آن بردارند. تحقیقات اپیدمیولوژیک در Seveso تنها به دلیل ایجاد سریع یک برنامه نظارت بهداشتی طولانی مدت از جمعیت امکان پذیر شد. که شامل جمعآوری و ذخیرهسازی نمونههای زیستی از تعداد زیادی از افراد مبتلا بود، علیرغم اینکه روشهایی برای تجزیه و تحلیل مواجهه در آن نمونهها هنوز توسعه نیافته بود.
این یک یادآوری و ارثیه قوی از اثرات بهداشتی ناشی از سموم صنعتی و اهمیت مقررات ایمنی و اجرای قوی این قوانین است.
انتهای پیام/



