سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ (۱۳۶۰)
پرواز هرکولس سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش ایران ۱۳۶۰ از اهواز به مقصد تهران، در تاریخ ۷ مهرماه ۱۳۶۰ در نزدیکی تهران سقوط کرد و از ۷۷ سرنشین آن، تنها ۱۹ نفر زنده ماندند. گروهی از برجستهترین فرماندگان جنگ ایران و عراق در این حادثه شهید شدند. در پی موفقیت عملیات ثامنالائمه، فرماندگان نظامی برای ارائه گزارش این عملیات به فرمانده کل نیروهای مسلح عازم تهران شدند اما سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ ارتش در منطقه کهریزک تهران، منجر به شهادت ولیالله فلاحی، جواد فکوری، سید موسی نامجو، یوسف کلاهدوز و محمد جهانآرا شد. اهمیت سرنشینان پرواز یادشده تا جایی بود که ستاد مشترک ارتش، نیروی هوایی ارتش و وزارت دفاع در یک روز با خلأ فرماندگان خود مواجه شدند. این رخداد، باعث تغییر یافتن معادلات جنگ شده و طرح عملیات آزادسازی خرمشهر نیز به ۸ ماه بعد از آن موکول شد. برخی کارشناسان معتقدند این سقوط، خرابکاری بوده و در ادامهٔ ترورهای تابستان سال ۱۳۶۰ قرار داشت.سرهنگ خلبان، بهمن فرقانی، رئیس تیم بررسی سانحه، علت سقوط را خطای مهندس پرواز و خلبان اعلام کرده و گفته است که این ارزیابی توسط تیم مستقلی از کشور پاکستان نیز تأیید شده است.
هواپیما
هواپیمای سانحهدیده، از نوع سی-۱۳۰ئی و متعلق به نیروی هوایی ارتش ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۵۰ وارد ایران شده بود و تا زمان بروز سانحه، ۵۰۰۸ ساعت و ۱۵ دقیقه پرواز کرده بود. آخرین زمان تعمیرات سنگین یا اورهال آن در ۱۴ خرداد ۱۳۵۷ به پایان رسیده بود و میزان ساعات تعمیر آن ۳۴۳۴ ساعت و ۲۵ دقیقه گزارش شده بود.

یک فروند سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش ایران، مشابه هواپیمای سانحهدیده
خدمهٔ پرواز
خلبان هواپیما سرهنگ علی صولتی، کمک خلبان ستوانیکم محمود خرمدل، خلبان ناظر ستوانیکم مصطفی ایزدیفرد، ناوبر ستوان دوم ابراهیم احمدی آلهاشم، سر مکانیک پرواز ستوان یار دوم احمد حسینی، مکانیک پرواز استوار مجید موحدی، مکانیک پرواز تحت آموزش گروهبان دوم امیر تهرانی و لود مستر استوار دوم جمشید کوزهگری، خدمه هواپیما بودند.
سانحه
هواپیمای سی-۱۳۰ در ساعت ۱۲:۳۰ از فرودگاه مهرآباد پرواز و پس از سه ساعت و سی دقیقه و پرواز در مسیر تهران-بوشهر-اهواز در فرودگاه اهواز فرود آمده بود. این هواپیما، پس از حدود یک ساعت و ۱۵ دقیقه توقف در اهواز، در حالی که حامل پیکر ۳۲ کشته، ۲۷ مجروح جنگی، ۴۰ سرنشین و ۹ خدمه پروازی و در مجموع، ۷۶ سرنشین، اهواز را به مقصد تهران ترک کرده بود. پس از حدود یک ساعت از آغاز پرواز و در فاصلهٔ ۳۰ مایلی تهران، اجازهٔ نزول به ۸۵۰۰ پایی به خلبان داده شد. خلبان یکم پرواز، عبور از ارتفاع ۱۱ هزار پایی را گزارش کرد اما لحظاتی بعد، با تماس با پایگاه یکم ترابری اعلام کرد که برق هواپیما قطع و کلیه موتورها خاموش شدهاند.[۱] لحظاتی بعد و با تصمیم کادر پرواز برای انجام فرود اضطراری در منطقهای بیابانی در نزدیکی میدان تیر کهریزک، هواپیما با چرخهای نیمهباز به حالت «فرود سخت» با سرعت حدود ۸۰ نات با زمین خاکی برخورد کرد. بلافاصله پس از برخورد، چرخهای هواپیما جمع شده و هواپیما بر روی شکم خزیده و پس از طی حدود ۱۰ متر با خاکریز قناتی متروکه برخورد کرد.[۱] در نتیجهٔ این برخورد، هواپیما روی بال چپ رفته و ملخ موتور شماره یک و نوک بال چپ به زمین برخورد کرده و سبب شکافتن بال چپ، ریزش بنزین و آتشسوزی در قسمت انتهایی بال شده و هواپیما حدود ۲۰۰ متر روی شکم خزیده و دُم و بدنهٔ آن در مسیر آتشسوزی حاصله از ریزش بنزین از بال چپ قرار گرفته و تمام هواپیما دچار حریق شده و سبب بسته شدن راه نجات بازماندگان میشود.
کمک خلبان با بازکردن پنجره از هواپیما خارج شده و لحظاتی بعد هواپیما با ۸٬۰۰۰ پوند سوخت، منفجر گردید.
امداد و نجات
دقایقی پس از سانحه و پس از اینکه تلاشها برای تماس با هواپیمای مزبور به جایی نرسید، از دو فروند هواپیمای جنگنده اف-۴ فانتوم در منطقه، درخواست تجسس میشود که در ساعت ۱۹:۴۷ خلبان یکی از آنها اطلاع میدهد که در رادیان ۱۵۰ درجه ۱۷ مایلی آتشسوزی دنبالهداری مشاهده میشود.[۱] ۴۵ دقیقه بعد یک بالگرد برای کمک به بازماندگان حادثه به محل رفت.
کشتهشدگان سرشناس
- ولی الله فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی
- یوسف کلاهدوز
- سید موسی نامجو
- جواد فکوری
- محمد جهانآرا

علت سقوط
در رابطه با چگونگی و دلیل وقوع این سانحه، اظهارات متفاوتی بیان شدهاست. در آن زمان، دلیل سقوط این هواپیما، حمله هواپیماهای نیروی هوایی عراق عنوان شد؛ اما خدمهٔ پرواز، اظهار داشتهاند که پس از وقوع یک انفجار، توانستهاند هواپیما را در حوالی کهریزک بر روی زمین بنشانند؛ هرچند بهعلت شدت برخورد با زمین، بسیاری از مسافران آن کشته شدند.
تیمی از نیروی هوایی ارتش ایران به رهبری سرهنگ خلبان بهمن فرقانی، این سانحه را بررسی کردند. این گروه، فرضیهٔ خرابکاری، یا ساقط شدن هواپیما توسط پدافند خودی را بر اساس اسناد و شواهد، رد کرده، و علت سانحه را قطع برق هواپیما، بهدلیلی نامشخص و اشتباه خدمهٔ پرواز در واکنش مناسب و رفع ایراد و فرود اضطراری معرفی کردند.
برای بررسی این سانحه، هیئتی بیطرف نیز از نیروی هوایی پاکستان دعوت شد، و در نهایت، نتیجهٔ تحقیقات جداگانهٔ آنها نیز دلایلی مشابه را بهعنوان عوامل سقوط نشان داد. اگرچه فرضیههای برخورد موشک پدافندی خودی به هواپیما و خرابکاری عمدی، در گزارشهای رسمی تیمهای بررسی سانحهٔ ایرانی و پاکستانی رد شدند، اما دلیل قطع برق هواپیما، هرگز مشخص نشد.
بیشتر بخوانید
سانحه هواپیمای عدنان – تنها آواکس ایران (۱۳۸۸)
حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ (پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر) در خلیج فارس (۱۳۶۷)
محمود خرمدل کمک خلبان این پرواز این حادثه را چنین شرح دادهاست:
پس از ترک اهواز همه چیز مرتب بود تا حدود ساعت ۸ شب به نزدیک کوههای حسنآباد قم رسیدیم. در این زمان سیستم برق هواپیما بهطور کامل از کار افتاد و تاریکی همه جا را فراگرفت و تنها چراغهای حرم عبدالعظیم دیده میشدند. بر اثر قطع برق، موتورهای هواپیما نیز خاموش شدند و سیستم هیدرولیک هدایت از کار افتاد.
فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغ قوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای بازکردن دستی چرخها رفت. چنین احساس میشد که فکوری فهمیدهاست مشکل فراتر از قطع برق است. از آنجا که فرمان هواپیما تریم شده بود هواپیما با سرعتی آهسته و بهطور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد.
سرهنگ علی صولتی سر خلبان پرواز نیز گفتهاست:
پس از بلند شدن از فرودگاه و طی مسافتی، ناگهان صدای انفجاری که ناشی از خرابیهای برق بود بلند شد و به دنبال آن، چهار موتور هواپیما از کار افتاد.
ناخدا هوشنگ صمدی، فرمانده تکاوران دریایی مدافع خرمشهر در مصاحبهای با روزنامه قانون، علت سانحه را شلیک پدافند خودی دانسته و میگوید: «هواپیما را با موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند. در آن زمان من و یکی دیگر از فرماندهان ارشد نیز قرار بود با این هواپیما به تهران بیاییم.»
هرچند ابهام درباره دلایل سقوط هواپیمای سی -۱۳۰ ارتش در هفتم مهر ۱۳۶۰ وجود دارد و روایتهای گوناگونی از واقعه بیان شده است اما روایت کمک خلبان این پرواز از دیگر احتمالات بیشتر مورد توجه واقع شده است.

روایت خرمدل
محمود خرمدل که از بازماندگان این حادثه است، سالها بعد، در مصاحبه با ماهنامه صنایع هوایی میگوید:
هفتم مهرماه سال ۱۳۶۰ بود ما در منطقه (پایگاه مهرآباد) آماده بودیم. ساعت ۹ صبح، خبر دادند که یک پرواز تهران – بوشهر- اهواز، و برگشت به تهران داریم. برای انجام بازرسیهای اولیه هواپیما رفتیم. همه چیز عالی بود و هرکولس C-۱۳۰ سیار، قبراق و سرپا به نظر میرسید. پس از بازرسی و تماس با برج، از پست فرماندهی خبر دادند که استارت نزنید چون قرار است چند نفر از اشخاص مهم (VIP) را با این هواپیما به اهواز منتقل کنید. به همین دلیل آغاز پرواز تا بعد از ظهر به تعویق افتاد. گروه پنج نفره (VIP) شامل رئیس مالی سپاه خراسان و همراهانشان و یک پیک سیاسی بود. البته این پیک سیاسی در بوشهر پیاده میشد.
مسیر اصفهان، شیراز، بوشهر را پیمودیم و همه چیز خوب پیش میرفت. در فرودگاه بوشهر پیک را پیاده کردیم و به سمت اهواز ادامه پرواز دادیم. همینکه از باند پرواز بلند شدیم از تهران تماس گرفتند که چون وضعیت اهواز قرمز است به اهواز نروید و برگردید شیراز. ما نیز مسیرمان را به سمت شیراز عوض کردیم.
پس از طی مسیر رفته رفته داشتیم آماده فرود در باند شیراز میشدیم که دوباره از تهران تماس گرفتند و گفتند باید بروید اهواز، پروازتان عملیاتی است. ما نیز اطاعت امر کردیم و حدود ساعت ۱۹ به اهواز رسیدیم. به برج اعلام کردم تا برای چند لحظه چراغهای باند را برایمان روشن کند. نشستیم دور زدیم و هواپیما را رو به قسمت سوخترسان نگه داشتیم.
(برای برگشت به تهران) ۵۴ نفر مجروح، ۲۲ شهید، ۳۳ نفر مسافر و ۹ خدمه پروازی در هواپیما بودند. ۴ نفر را هم که نمیتوانستند راه بروند به وسیله برانکاردهای متصل به بدنه هواپیما حمل میکردیم. در محوطه فرودگاه امیران، ولی الله فلاحی و جواد فکوری قدم زدند و روبهروی در سالن نیز گروه VIP شامل سردارانی همچون موسی نامجو، یوسف کلاهدوز، محمدعلی جهانآرا و محافظانشان بودند. از تیمسار فلاحی خواستیم که داخل کابین خلبان بنشیند. وی تبسم کرد و گفت: نه! در آن صورت محافظان ناراحت میشوند.
حدود ساعت ۲۰ در کوههای حسنآباد قم بودیم. برای نخستینبار بدهکار شده بودم. پسرم نیز تازه به دنیا آمده بود. از پنجره به بیرون نگاه کردم گفتم: خدایا! من برای نخستینبار بدهکار شدم، نکند نتوانم بدهی مردم را پرداخت کنم. توی همین فکرها بودم که یک لحظه تمام برقهای هواپیما قطع شد! ظلمات کامل. یک لحظه احساس کردم هواپیما ایستاده، موتورها به طور کامل خاموش شدند. به کمک چراغ قوه بیرون را نگاه کردم دیدم ملخها فقط با نیروی باد میچرخند. شرایط بسیار سخت و هولناکی بود! نخستین کاری که کردم از ساک پرواز چراغ قوه را در آوردم دیدم دور موتور به ۱۰ تا ۱۵ رسیده است. یک ناوبر به اسم محمدی و سه مهندس پرواز (۲ معلم مهندس پرواز که برای چک پروازی و سروان تهرانی که حدود ۲۳ – ۲۴ سال داشت) نیز در کابین حضور داشتند. تهرانی، کارت عروسیاش را روز قبل پخش کرده بود و میخواست دو روز بعد ازدواج کند. پس از چند لحظه امیر فکوری به کابین آمد و به خدمه گفت: «خونسرد باشید! قطعی کامل در سیستم الکترونیکی به وجود آمده است. تا تهران ۲۰ دقیقه بیشتر راه نداریم». ظلمات و سکوت کامل بود. فقط سمت حرم شاه عبدالعظیم چند تا چراغ دیدم. وی چراغ قوه را از دست من گرفت، اول به دورسنج موتور و بعد به خود موتورها نگاه کرد احساس کردم متوجه شده که مشکل فقط الکترونیکی نیست. وی با سرعت از کابین خارج شد و با یکی از مهندسین پرواز رفتند تا چرخها را به صورت دستی باز کنند. من به تهران خبر دادم و اعلام وضعیت اضطراری کردم. اما از عملیات به ما گفتند: «موتور بده!» من گفتم موتورم رفته. آنها فکر میکردند که بحث هواپیماربایی است و برای همین هم برای کمک به جای بالگرد، دو تا F-۴ را فرستادند. برایم مسجل شد که میخوریم زمین، ولی شانس بیاوریم هواپیما بیشتر با وزنش میآمد و پرواز سرشی انجام نمیداد ولی چون تریم کرده بودم روی بال نرفت و کله نکرد! وقتی که فهمیدم داریم میخوریم زمین با لحنی عاشقانه به خدا گفتم: خدایا! الان گفتم کمکم کن! اینطوری کمک میکنی؟! هواپیما داشت با وزنش پایین میآمد! آنجا یک رودخانه بود و در ۱۵ متری آن یک تپه قرار داشت که در فاصله تپه تا رودخانه چند حلقه چاه قنات بودند. هواپیما پس از اصابت به زمین ۱۱ متر کشیده شد و چرخ سمت چپ چون قفل نشده بود جمع شد و دوباره بالا رفت و به همین دلیل بال سمت چپ پایین آمد و موتور شماره ۱ به همین دهنه چاه قنات برخورد کرد و در اثر شکستن ملخ، بنزین روی دماغه هواپیما پاشیده شد و شیشه جلوی ما آتش گرفت. پای من بین صندلی و کنسول مرکزی هواپیما گیر کرده بود و آتش جلوی ما شعله میزد! کمربندم را باز نمودم. ضامن پنجره اضطراری را کشیدم و آن را باز کردم. پایم به آهن کنسول مرکزی پایین گیر کرده بود و آهن آن، پوست و استخوانم را تراشیده بود. با سختی خودم را از پنجره کشیدم بالا و از ارتفاع ۳ متری به پایین پرت شدم. وقتی روی زمین افتادم، دیدم زیر بال یک نفر افتاده و صورتش پر از خاک و خون بود و یک پایش قطع شده بود. او را از هواپیما دور کردم، کمی بعد یک نفر را در حال قدم زدن در محوطه سقوط دیدم. اول ترسیدم! بعد رفتم دیدم لباس بیمارستان پوشیده، جالب اینکه وی از جمله مجروحانی بود که در حالت عادی نمیتوانست راه برود. پیش از سانحه خود را از سوراخی که به واسطه شکستن استرات چرخ سمت راست در بدنه ایجاد شده بیرون کشیده بود. جالب اینجاست که وی به قدری مجروح بود که مادرش در فرودگاه از من خواسته بود که چون امید زیادی به زنده ماندنش نیست، او را به یک بیمارستان خوب بفرستیم. ۱۸ مسافر و چهار نفر از خدمه توانستند از این سانحه جان سالم به در ببرند. کمی بعد مخزن مرکزی منفجر شد و منطقه بزرگی را آتش فرا گرفت. هواپیما در لحظه انفجار حدود ۸۰۰۰ پوند سوخت داشت. هواپیماهای F-۴ که آمده بودند، وضعیت ما را گزارش کردند و حدود ۴۵ دقیقه بعد یک بالگرد بل -۲۱۴ برای نجات ما آمد.
روایت سرهنگ صولتی
سرهنگ صولتی سر خلبان پرواز نیز میگوید پس از بلند شدن از فرودگاه و طی مسافتی ناگهان صدای انفجاری که ناشی از خرابیهای برق بود بلند شد و به دنبال آن چهار موتور هواپیما از کار افتاد.
آنچنان که از سخنان خرمدل و گزارش ماهنامه صنایع هوایی برمیآید کادر پرواز در زمان سقوط میدانستهاند که موتورها را از دست دادهاند با این حال توانستهاند هواپیما را بر زمین بنشانند. این در حالی است که این فرود، دهها کشته برجای گذاشته است که درباره آمار بالای آن دلیل دیگری مطرح است. به گفته برخی مسئولان اینکه تابوتهای حامل کشتهشدگان عملیات ثامنالائمه که در انتهای هواپیما قرار داشت با سرعت بسیار بالا به سمت جلو پرتاب شده بود آمار شهدا را بالا برده بود. این روایت بعدها منجر به این شد که حمل تابوت به این شکل در هواپیماهای ترابری ممنوع شود. هواپیماهای ترابری سی- ۱۳۰ در آن زمان دو گردان بودند که نقش اصلی را در ترابری نیروها، مجروحان و شهدا بین اهواز و تهران برعهده داشتند.

شهدای حادثه سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ – جواد فکوری (راست) و قاسمعلی ظهیرنژاد (چپ)
شهادت محمد جهان آرا
روزنامه اطلاعات دو روز بعد فهرستی از شهدای احتمالی حادثه سقوط سی- ۱۳۰ منتشر کرد که تعداد زیادی از اسامی آن با فهرست روزنامه جمهوری اسلامی مشترک بود اما نکته قابل توجه در هر دوی این فهرستها این بود که نامی از شهید محمد جهانآرا در میان نبود. رادیو و تلویزیون نیز همچون مطبوعات که آن زمان بیشتر اخبارشان متأثر از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بود، اشارهای به نام فرمانده شهید سپاه خرمشهر نکرد.

این سکوت خبری ادامه داشت تا حوالی چهلم شهدای سقوط که سپاه پاسداران در بیانیه دعوت به مراسم چهلمین روز شهادت سرنشینان سی ۱۳۰ در مدرسه فیضیه قم در کنار نام ۴ فرمانده شهید ارتش و سپاه به نام شهید محمد جهانآرا نیز اشاره کرد. در بیانیه سپاه پاسداران که در روز ۱۸ آبان ماه منتشر شد، آمده بود: «به مناسبت چهلمین روز شهادت سرداران شهید برادران ارتشی فلاحی، نامجو، فکوری و برادران پاسدار کلاهدوز، جهانآرا و دیگر شهدای سانحه هوایی مجلس بزرگداشتی در شهر خون و قیام در مدرسه فیضیه قم از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰ امروز (دوشنبه) برپاست به پاس احترام به خون این شهیدان عزیز و تاکید بر ادامه راهشان تا پیروزی نهایی اسلام بر کفر و همگام با روحانیت متعهد و بیدارمان در این مجلس شرکت میکنیم».
انتهای پیام/






