کل 30660
14

روز جهانی کار و کارگر

  • کد خبر : 80179
  • 12 اردیبهشت 1403 - 9:24
روز جهانی کار و کارگر

روز جهانی کارگر

روزِ جهانی کارگر یا روزِ بین‌المللی کارگر (به انگلیسی: International Workers’ Day) (به آن May day هم گفته می شود) یک یادبود و مراسم کارگری و از سوی طبقات کارگر است که هر ساله در روز یکم ماه مه برگزار می‌شود.

حزب‌های کمونیست، سوسیالیست، و آنارشیست و اتحادیه‌های کارگری در بسیاری از کشورهای جهان این روز را با برگزاری تظاهرات خیابانی برگزار می‌کنند. این روز، یادمانِ اعتراضات منسجم کارگران آمریکایی است که برای نخستین‌بار در روز ۱ مه ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری دادند. خواست آن‌ها روزی ۸ ساعت کار به جای ۱۴ ساعت بود.

ده‌ها سال است که به این مناسبت در این روز، در کشورهای گوناگون (به استثنای ایالات متحده آمریکا، کانادا و چند کشور کوچک) مراسم ویژه برگزار می‌شود. ایالات متحده و کانادا نخستین دوشنبه هر سپتامبر (شهریور) را به عنوان «روز کارگر» برگزار می‌کنند.

اگرچه روز جهانی کارگر رویدادی با ویژگی‌هایی عمدتا اروپایی به نظر می‌رسد، اما ریشه این مناسبت را باید در قاره‌های دیگر جستجو کرد.

اولین روز ماه مه، جشنی جهانی برای گرامیداشت تلاش‌های کارگران است و فرصتی کلیدی برای اتحادیه‌های کارگری تا بتوانند در مقابل دولت‌ها گامی محکم‌تر در راستای تقویت حقوق کارگران بردارند.

روز جهانی کار از سوی بسیاری از کشورها در سراسر جهان به رسمیت شناخته شده و بخشی از تقویم رسمی سالانۀ آنهاست.

پیشینه

تا پیش از انقلاب صنعتی، بیشتر نیروی کار کشاورزی، دهقانانی بودند که به صورت رعیت یا مستاجر زمینداران بزرگ کار می‌کردند. یعنی در ازای اجازه استفاده از زمین، بخشی از محصول خود را به شکل اجاره یا بهره به زمیندار می‌پرداختند. کار تولیدی بیرون از بخش کشاورزی به کارگاه‌های کوچک محدود می‌شد که برای تامین نیروی کار مورد نیاز، شاگرد یا کارآموز می‌پذیرفتند. این کارگران برای مدتی معین، به طور کامل در حمایت استادکار، از جمله خوراک و مسکن بودند. بنابراین در هر دوبخش کشاورزی و صنعت، اربابان، همه جنبه‌های زندگی و روابط اجتماعی و سیاسی کارگران را کنترل می‌کردند.

اما انقلاب صنعتی در اروپا در اواخر سده ۱۸ (میلادی) نظام تولید را از شکل سنتی آن خارج کرد و به نظام سرمایه‌داری شکلی تازه، به ویژه، شکل تولید کارخانه‌ای داد. پس از چند دهه، انقلاب صنعتی به دیگر بخش‌های جهان، از جمله آمریکا گسترش یافت. در نظام سرمایه‌داری، استادکار (سرمایه‌دار) به غیر از پرداخت دستمزد تعهد دیگری در زندگی خصوصی و اجتماعی کارگر نداشت. اما سرمایه‌دار باز هم با مقدار دستمزد پرداختی، زندگی کارگر و توان اجتماعی او را کنترل می‌کرد. به همین دلیل، کارگران جوامع سرمایه‌داری برای چندین دهه به کار دشوار و طولانی در شرایط نامساعد، و دریافت دستمزدی مجبور شدند که تنها برای تامین کمینه نیازهای او کفایت می‌کرد.

رشد اقتصادی سریع کشورهای سرمایه‌داری در میانه سده ۱۹ (میلادی) به رشد تولید و افزایش نیاز سرمایه‌داران به نیروی کار بیشتر و در نتیجه، کمبود نسبی عرضه نیروی کار به ویژه در دوره‌های رونق اقتصادی انجامید. این آگاهی از وابستگی متقابل بین سرمایه و کار در دهه‌های پایانی سده ۱۹ باعث شد تا کارگران، خواسته‌هایی را برای بهبود شرایط کار، از جمله افزایش دستمزد، قانونمند شدن ساعات کار، محیط بهتر کار، و امنیت شغلی نسبی مطرح کنند و برای رسیدن به خواست‌ها دست به ایجاد اتحادیه یا سندیکاهای کارگری بزنند.

با اینکه در آن هنگام شرایط اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی کشورهای غربی به گونه‌ای تغییر یافته بود که بسیاری از این کشورها قوانینی را برای به رسمیت شناختن موجودیت و فعالیت آنها برای مذاکره و چانه زنی با کارفرمایان تصویب کرده بودند اما قدرت مالی و نفوذ سیاسی سرمایه‌داران در این کشورها به اندازه‌ای بود که در بسیاری موارد، کارفرمایان به سادگی در برابر خواست کارگران مقاومت می‌کردند و دولت‌ها نیز از آنان پشتیبانی می‌کردند. در اوایل دهه ۱۸۸۰ (میلادی) اتحادیه‌های کارگری آمریکا برای تصویب قوانینی به منظور کاهش ساعات از ۱۰ ساعت به ۸ ساعت بدون کاهش دستمزد تلاش کرد. اما با مخالفت کارفرمایان و دولت مواجه شد و به نتیجه نرسید. در واکنش به تعلل قانونگذاران در تصویب قانون، فدراسیون اتحادیه‌های صنفی و کارگری آمریکا در نشستی در سال ۱۸۸۴ دو سال به دولت و کارفرمایان مهلت داد تا قانون هشت ساعت کار را به تصویب برسانند و به اجرا بگذارند.

در ۲۱ آوریل ۱۸۵۶ میلادی، سنگ‌تراش‌ها در شهر ملبورن استرالیا به آنچه که «شرایط غیرقابل تحمل» کار می‌نامیدند اعتراض کردند. آنها درنهایت به پیروزی رسیدند و توانستند با کارفرمایان به توافقی برسند که منجر به نهادینه شدن قانون «۸ ساعت کار در روز» شد. این موفقیت به کارگران بویژه در ایالات متحده نیز انگیزه داد تا برای احقاق حقوقشان بسیج شوند.

به این ترتیب دیگر ریشۀ جهانی شدن روز کارگر را باید در آمریکای شمالی جستجو کرد؛ در ماه مه ۱۸۸۶ میلادی تجمعات مسالمت‌آمیز شیکاگو در حمایت از اعتصاب‌های کارگری برای قانونی شدن روزهای کاری ۸ ساعته، بشدت سرکوب شد و شمار قابل توجهی کشته و زخمی برجای گذاشت.

۴ سال پس از وقوع این حادثه که به «رویداد میدان های‌مارکت» نیز معروف است، سازمانی در فرانسه به نام «انترناسیونال دوم» که متشکل از احزاب سوسیالیستی و کارگری از کشورهای مختلف بود، خواستار برگزاری تجمعاتی جهانی در یادبود قربانیان اعتراضات خونین شیکاگو شد.

به این ترتیب تا پایان قرن ۱۹ میلادی بسیاری از کشورهای اروپایی از این واقعه الهام گرفتند و روز کارگر جهانی شد.

هم اکنون نیز اگرچه برخی کشورها در تقویم ملی خود روز متفاوتی را به عنوان روز کارگر معرفی کرده‌اند (بطور مثال ایالات متحده و کانادا در اول سپتامبر) اما آنچه بیشتر وجه جهانی دارد، اولین روز ماه مه به عنوان روز کارگر است.

می ۱۸۸۶ در آمریکا

قرار بود که در ایالات متحده آمریکا از ۱ مه ۱۸۸۶ کاهش ساعات کار به ۸ ساعت در روز، به اجرا درآید. اما با خودداری مقامات از پذیرش این درخواست، در روز ۱ مه ۱۸۸۶ تظاهرات گسترده‌ای در شماری از شهرهای آمریکا برگزارشد که چند روز ادامه داشت. کارگران در گوشه و کنار این آمریکا دست به تظاهرات زدند و در ۱۲۰۰ کارخانه و کارگاه، اعتصاب صورت گرفت. شمار کارگران معترض به ویژه در شیکاگو بیش از دیگر شهرها و نزدیک به ۹۰ هزار تن بود.

 

حامیان سلامت و ایمنی نیروی کار

 

در ۴ مه ۱۸۸۶ تظاهرات شیکاگو، کارگران اعتصابی و هوادارانشان در میدان هی‌مارکت جمع شده و از اینجا به حرکت درآمدند. سخنرانان آنان بر یک گاری بزرگ سوار بودند و شعار می‌دادند. پس از طی مسافتی، پلیس اطراف این گاری (چهارچرخه) را گرفت و خواست که تظاهرکنندگان متفرق شوند که ناگهان انفجاری صورت گرفت. یک مأمور پلیس کشته شد و چند کارگر و پلیس دیگر مجروح شدند. این رویداد سبب شد که پلیس دست به تیراندازی به سوی جمعیت بزند و کشتار صورت گیرد. آمار کشته‌شدگان اعلام نشده‌است ولی نام انبوه مجروحان در دست است. پلیس با اعمال خشونت موفق شد جمعیت را پراکنده سازد. در پی این رخداد، هشت تن به عنوان مسبب دستگیر شدند که پنج نفر از آنان کارگر مهاجر آلمانی و یکی هم آلمانی تبعه آمریکا بود. دادگاه یکی از این دستگیرشدگان را به ۱۵ سال زندان محکوم کرد و بقیه محکوم به اعدام شدند.فرماندار ایالت ایلینوی مجازات دو تن از آنان را به حبس ابد کاهش داد. یکی از محکومان به اعدام، پیش از اجرای حکم خودکشی کرد و چهار نفر دیگر به دار آویخته شدند. با رسیدن اخبار مربوط به این تظاهرات، کشتار و اعدام به دیگر کشورها، در گوشه و کنار جهان، مراسم یادبود برگزار و هر سال هم تکرار شد که به تدریج ۱ می، روز جهانی کارگر نام گرفت. چون اعدام‌شدگان شیکاگو بیشتر آلمانی بودند در سال ۱۹۳۳ حزب نازی آلمان روز ۱ می را روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد.

به دنبال این خشونت‌ها مبارزه برای تصویب قانون ۸ ساعت کار در روز برای چند سال با وقفه مواجه شد. اما در ۱ مه ۱۸۹۰ به دعوت اتحادیه‌های کارگری آمریکا تظاهرات گسترده دیگری صورت گرفت که تا چند سال بعد در همین تاریخ برگزار می‌شدند.

از اوایل سده ۲۰ (میلادی) با قدرت گرفتن جنبش‌های سوسیالیستی در شماری از کشورهای جهان، روز ۱ مه به عنوان روز جهانی کارگر مورد توجه ویژه قرارگرفت.

در ایران

دوران پهلوی

نفوذ افکار غربی در ایران از هنگام انقلاب مشروطه که به ویژه تحت تأثیر بازگشت کارگران مهاجر ایرانی از شهرهای روسیه، به خصوص باکو و عشق‌آباد بود باعث آغاز نهضت سندیکایی پس از پیروزی انقلاب مشروطه شده بود که در سال‌های بعد نیز ادامه یافت.

در ایران، نخستین مراسم روز جهانی کارگر در سال ۱۹۲۱ (۱۳۰۰ خورشیدی) و به ابتکار یک تشکل چپگرا به نام «شورای مرکزی فدراسیون سندیکای کارگری» و در حالی برگزار شد که شمار کارگران شاغل در واحدهای نوین تولیدی، به استثنای صنعت نفت ایران، بسیار کم بود و عمدتاً به کارگران واحدهای کوچکی مانند چاپخانه ها، کارگاه‌های تولیدی، و کارکنان بخش دولتی محدود می‌شد.

فعالیت آزاد سندیکایی و گاهی برگزاری مراسم روز۱ مه، تا سال ۱۳۱۰ و تصویب قانون مقابله با مرام اشتراکی (کمونیسم) ادامه داشت. اما این کنش، پس از تصویب این قانون، با زیر فشار قرار گرفتن گروه‌های چپگرا کمابیش به فراموشی سپرده شد. این سرکوب تا هنگام استعفای رضاشاه در سال ۱۳۲۰ تغییری نیافت. با اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و پشتیبانی نیروهای ارتش سرخ در ایران از گروه‌های چپ و احزاب سوسیالیست، فعالیت‌های سندیکایی و بزرگداشت روز ۱ مه بار دیگر از سر گرفته شد و تا کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ و سقوط دولت مصدق کمابیش ادامه داشت. پس از آن فعالیت اتحادیه‌های مستقل کارگری و برگزاری مراسم ۱ مه با محدودیت‌هایی مواجه شد. در دهه ۱۹۶۰ نهادی با عنوان «سازمان کارگران ایران» پایه‌گذاری شد. اما به آن انتقاد می‌شد که نهادی دولتی است و نماینده واقعی کارگران نیست.

پس از انقلاب

پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران در سال ۱۳۵۸ و با توجه به نقش اعتصاب‌های کارگری در جریان انقلاب، تلاش‌هایی برای احیای جنبش‌های کارگری و تشکیل اتحادیه‌های مستقل آغاز شد. اما این تلاش‌ها بدون پشتیبانی دولت، به نتیجه چندانی نرسیدند. حتی قانون کاری که مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۶۹ تصویب کرد نیز هیچ چارچوب قانونی برای تشکیل اتحادیه‌های کارگری نداشت و زمینه درستی برای فعالیت‌های سندیکایی، مانند دیگر کشورها فراهم نیامد. زیرا قانون کار جمهوری اسلامی اتحادیه‌های آزاد کارگری را به رسمیت‌نمی‌شناسد و به جای آن، تشکیل نهادهایی تحت عنوان شوراهای اسلامی کار را پیشنهاد می‌کند. کارکرد این شوراها بر پایه قانون شورای اسلامی کار مصوب ۱۳۶۳ است که وظیفه آنها حل و فصل اختلافات کارگر و کارفرما است. سازمان بین‌المللی کار در برخی از گزارش‌های خود، ساختار و درونمایه شورای اسلامی کار، و نهاد خانه کارگر را به صورت تشکل‌های کارگری مورد تایید حکومت توصیف کرده که منطبق با خصوصیات اتحادیه‌های آزاد و مستقل کارگری ندانسته است.

بر خلاف اتحادیه‌های مستقل کارگری، اعضای شورای اسلامی کار، که می تواند در کارگاه‌هایی با بیش از سی و شش کارگر تشکیل شود، منحصر به نمایندگان منتخب کارگران نیست بلکه علاوه بر آنان، نمایندگان مدیریت نیز در آن عضویت دارند و، براساس قانون، نقش مشورتی برای مدیریت را ایفا می کند.

خشونت در مراسم‌ها

در روز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۵ (۱ مه ۱۹۴۶ میلادی) تظاهرات کارگران در کرمانشاه مورد حملهٔ پلیس قرار گرفت. در این تظاهرات ۱۴ کارگر کشته و ۱۲۰ کارگر زخمی شدند. این کارگران نخستین جانباختگان ۱ می در ایران هستند.

در حمله پلیس ترکیه به تظاهرات کنندگان در شهر استانبول در ۱ می سال ۱۹۷۷، ۳۴ کارگر کشته شدند.

روز کارگر تعطیل است؟

روز جهانی کارگر بر اساس قوانین قانون کار برای کارگرانی که تابع این قانون هستند روزی تعطیل محسوب می‌شود که مزد آن نیز مطابق ایام تعطیل سال باید به کارگران پرداخت شود و اگر به هر دلیلی کارخانه‌ای تعطیل نشود، اولاً باید حضور در کار کارگران با توافق بین کارگران و کارفرما باشد و ثانیاً و مطابق اضافه کاری در روز تعطیل برای کارگران محاسبه شود. سازمان بین‌المللی کار، روز جهانی کارگر را تعطیل اعلام کرده است، ماده ۶۳ قانون کار جمهوری اسلامی ایران نیز می‌گوید: «علاوه بر تعطیلات رسمی کشور، روز کارگر (۱۲ اردیبهشت) نیز جزو تعطیلات رسمی کارگران به حساب می‌آید.»

معیارهای قانون تشخیص کارگر در ایران

با توجه به تعریف قانون کارگر، معیارهای تشخیص کارگر از دیگر شاغلان به شرح زیراست:

  • داشتن شخصیت حقیقی: کارگر باید شخص حقیقی باشد، و نه شخص حقوقی.
  • دریافت حق‌السعی از کارفرما: کارگر باید به ازای کاری که می‌کند حق‌السعی دریافت کند.
  • تبعیت از کارفرما: کارگر باید از دیگری در انجام کار تبعیت کند، یعنی کسی که برای انجام کار از کسی دستور نمی‌گیرد و به صورت مستقل برای خود کار می‌کند کارگر به‌شمار نمی‌آید.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://hsenk.ir/?p=80179

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.