درباره روز جهانی مصرف کننده سبز
۲۸ سپتامبر (۶ مهر) روز جهانی مصرفکننده سبز نامگذاری شد و در این روز فعالان محیط زیست سعی میکنند بیش از هر زمان دیگری توجه جامعه جهانی را به استفاده از محصولات سبز و تخریبپذیر و سازگار با محیطزیست جلب کنند همچنین نسبت به عواقب نادرست مصرف کردن منابع هشدار دهند.
روز جهانی مصرفکننده سبز به افرادی اختصاص مییابد که دغدغه حفظ محیط زیست را دارند و فقط محصولاتی را خریداری میکنند که نهایت سازگاری را با محیط زیست داشته باشد. بر اساس آمار با انتخاب محصولات دوستدار محیط زیست در تمام زمینهها، میتوان تولید گازهای گلخانهای را به میزان قابل توجهی کاهش داد.
مصرف سبز
مصرف سبز ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم توسعه پایدار یا رفتار پایدار مصرف کننده دارد. این نوعی مصرف است که با رویکرد محافظت از محیط زیست برای نسل حاضر و نسلهای بعدی همسو است. این مفهومی است که مسئولیت یا مشارکت مشترک مصرف کنندگان برای رسیدگی به مشکلات زیستمحیطی از طریق اتخاذ رفتارهای سازگار با محیط زیست، مانند استفاده از محصولات ارگانیک ، انرژی پاک و تجدیدپذیر و انجام تحقیقات برای تولید کالاهای با تأثیر زیستمحیطی صفر یا تقریباً صفر (زباله صفر، خودرو بدون آلاینده، ساختمان با جمع تولید و مصرف انرژی صفر و غیره)
در جوامع غربی، ایده مصرف سبز در دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ با افزایش آگاهی از ضرورت حفاظت از محیط زیست و سلامت مردم در برابر اثرات ناشی از آلایندههای صنعتی و همچنین رشد مستمر اقتصادی و جمعیتی به وجود آمد. در دهه ۱۹۸۰، اولین مارکهای «سبز» آمریکایی شروع به ظهور و انفجار در بازار آمریکا کردند. در طول دهه ۱۹۹۰، محصولات سبز دارای رشد ملایم و متوسطی بودند و همچنان پدیده ای جذاب بودند. علاقه آمریکاییها به محصولات سبز در اوایل دهه ۲۰۰۰ دوباره با سرعت بیشتری شروع به افزایش کرد و با وجود رکود اقتصادی، به رشد خود ادامه داد.
منشأ و توسعه
منشأ ضرورت رفتار دوستانه با محیط زیست به دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ بازمیگردد. به ویژه، پس از بحران نفتی ۱۹۷۳، کشورهای غربی به فکر استفاده از انرژیهای تجدید پذیر به عنوان جایگزینی برای سوختهای فسیلی افتادند. امروزه مصرف سبز یک نقطه اساسی در اصلاحات زیستمحیطی محسوب میشود و همچنین توسط سازمانهای فراملی مانند اتحادیه اروپا تضمین میشود. برخی از جامعه شناسان معتقدند که پس از افزایش جهانی شدن، مردم احساس ارتباط متقابل بیشتری با دیگران و محیط زیست میکنند، که منجر به افزایش آگاهی از مشکلات زیستمحیطی جهانی، به ویژه در کشورهای غربی شد. مجامع اصلی که در آن موضوع مورد بحث قرار گرفته و دستورالعملهایی برای جهتگیری دولتهای ملی ارائه شدهاست عبارتند از: کنفرانس استکهلم ۱۹۷۲ سازمان محیط زیست در سازمان ملل متحد؛ IUCN 1980 استراتژی حفاظت از جهان؛ کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه در ۱۹۸۳ و ۱۹۸۷ بروندلند گزارش؛ ایتالیا ۱۹۹۳ طرح ملی توسعه پایدار؛ آلبرگ ۱۹۹۴، اولین کنفرانس اروپایی شهرهای پایدار؛ لیسبون ۱۹۹۶، دومین کنفرانس اروپایی شهرهای پایدار؛ هانوفر ۲۰۰۰، سومین کنفرانس شهرهای پایدار؛ اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۱، VI برنامه اقدام زیستمحیطی ۲۰۰۲/۲۰۱۰؛ Aalborg +10 و تعهدات Aalborg در سال ۲۰۰۴.
رفتار طرفدار محیط زیست
رفتار مصرف کننده سبز نوعی رفتار طرفدار محیط زیست است که میتوان آن را به عنوان نوعی مصرف تعریف کرد که تا حد ممکن کمتر به محیط زیست آسیب میرساند یا حتی به نفع محیط زیست است.تحقیقات گذشته این ادعا را که رفتار مصرف کننده سبز یا طرفدار محیط زیست را به صورت تجربی، متشکل از موارد زیر دانستهاست
- منظور از «رفتار حوزه خصوصی»، خرید، استفاده و دفع محصولات شخصی و خانگی است که تأثیرات زیستمحیطی دارند مانند خودروها، حمل و نقل عمومی یا بازیافت
- «رفتار حوزه عمومی» به رفتاری گفته میشود که مستقیماً از طریق فعالیتهای زیستمحیطی یا غیرمستقیم از طریق تأثیرگذاری بر سیاستهای عمومی، محیط را تحت تأثیر قرار میدهد، مانند مشارکت فعال در سازمان ها و تظاهرات زیستمحیطی (تأثیر مستقیم) یا دادخواست در مورد مسائل زیستمحیطی (تأثیر غیر مستقیم)
عوامل زمینه ای مانند مشوقهای پولی، هزینهها، مقررات، هنجارهای سیاست عمومی، و همچنین عواملی که به صورت ذهنی درک میشوند مانند منابع موجود تأثیر زیادی بر رفتار محیط زیست دوستانه مصرف کننده دارند و در نتیجه آن مصرف سبز از طریق تأثیر غیر مستقیم نگرشها. در مجموع، از طریق نگرش است که عوامل زمینه ای از قبیل میزان درک مصرف کنندگان از زمان، پول و قدرت در دسترس، تعدیل رفتارهای محیط زیستی بهطور کلی و مصرف سبز بهطور خاص درک میشود.

رفتار مصرف کننده سبز
ما میتوانیم رفتار مصرف کننده سبز را با ویژگیهای زیر تعریف کنیم:
- «انتخاب در خرید، استفاده از محصول و پس از استفاده، مدیریت خانوار، رفتارهای جمعی و فعالانه مصرف کننده، منعکس کننده برخی از انگیزههای مرتبط با محیط زیست است»؛
- «خرید و استفاده از محصولاتی با تأثیرات زیستمحیطی کمتر، مانند محصولات تجزیه پذیر، بستهبندی بازیافتی یا کاهش یافته و مصرف کم انرژی»؛
- استفاده از محصولات ارگانیک، تولید شده با فرایندهایی که باعث صرفه جویی در انرژی میشود، سپس با محصولات تولید شده با عمل بازیافت، در واقع مصرف کننده سبز “کسی است که محصولات و خدماتی را خریداری میکند که تصور میشود تأثیر مثبت (یا منفی کمتر) بر محیط دارند[…] “
ما میتوانیم رفتار مصرف کننده سبز را زمانی که فردی اخلاقی رفتار کند، بیابیم، انگیزه یافتن نه تنها با نیازهای شخصی خود، بلکه با احترام و حفظ رفاه کل جامعه باشد، زیرا مصرف کننده سبز پیامدهای زیستمحیطی (هزینهها و فایدهها) مصرف خصوصی خود را در نظر میگیرد. انتظار میرود مصرف کنندگان سبز در استفاده از داراییها وظیفهشناسی بیشتری داشته باشند، به عنوان مثال با استفاده از کالاهای خود بدون اتلاف منابع وظیفه شناستر باشند. با این حال، بررسی یوروبارومتر از رفتار مصرف کنندگان (۲۰۱۳) نشان داد که به نظر میرسد مصرف کنندگان از اهمیت اتخاذ مجموعه ای از رفتارهای جدید که بیشتر با محیط زیست سازگار باشند آگاهی ندارند. در این گزارش میتوان دریافت که حتی اگر درصد بسیار بالایی از شهروندان محصولات سبز (۸۰٪) خریداری میکنند، بیش از نیمی از آنها به عنوان رفتار گاه به گاه (۵۴٪) طبقهبندی میشوند و تنها یک چهارم آنها خریداران دائمی محصولات سبز هستند (۲۶ درصد) این واقعیت نشان میدهد که اکثر مردم بهطور مداوم مانند مصرف کنندگان سبز رفتار نمیکنند، احتمالاً به دلیل بسیاری از محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی، مانند این واقعیت که محصولات سبز بسیار گرانتر از محصولات غیر سبز هستند و همچنین به این دلیل که همیشه یافتن کالاهای ارگانیک و بیولوژیکی برای هر دسته از افراد جامعه آسان نیست و خرده فروشان سبز چندان گسترده نیستند. برخی از محققان دریافتند که ارزشهای شخصی تعیینکننده تأثیرگذاری در مصرف هستند و رفتارهای حامی محیط زیست میتواند به عنوان نشانه ای از بعد شخصیت باشد. با در نظر گرفتن افق زمانی در کسب رفتار سبز، میتوان دو نوع مصرف کننده را از هم تفکیک کرد:
- مصرف کنندگان نوع پیشگیری، که وظیفه اخلاقی را در قبال سبک زندگی سبز احساس میکنند
- از نوع ارتقاء، که بیشتر بر آرزوها و رویاهای خود متمرکز است و فشار زیادی را برای تنظیم سریع رفتار خود در جهت سازگارتر شدن با محیط زیست احساس نمیکند.
در تحقیقی دیگر تأثیر جنسیت و هویت اجتماعی بر مصرف سبز مشخص شد: “زنان در مقایسه با مردان شرکت کننده میزان مصرف پایدار بیشتری را اعلام کردند؛ اما هنگامی که هویت اجتماعی برجسته است، مردان نیت مصرف پایدار خود را به همان میزان زنان افزایش دادند. در این تحقیق دو نوع افراد شناسایی شدهاند که جامعه آماری بیشتری دارند:
- ارزش های متعالی درونی، مانند زنان، که تمایل بیشتری به مصرف پایدار دارند
- ارزش های خود تقویت شده، مانند مردان، که علاقه چندانی به رفتار سبز ندارند
واقعیت این است که مصرف پایدار برای مردان راهی برای تقویت تصویر اجتماعی آنهاست و به دیگران نشان میدهد که به محیط زیست اهمیت میدهند، در عوض برای زنان مصرف پایدار ذاتاً مهم است. شواهد نشان میدهد که مصرف کنندگان سبز عمدتاً زنانی هستند که بین ۳۰ تا ۴۴ سال سن دارند و از تحصیلات خوبی برخوردارند و در خانواده ای با درآمد سالانه بالا هستند.
زمینههای اصلی مصرف سبز توسعه یافته
انرژی سبز
انرژی سبز شامل فرایندهای انرژی طبیعی است که میتوان با آلودگی کمی از آن استفاده کرد.
بیشتر بخوانید
مصرف بهینه انرژی و توسعه تجدیدپذیرها از راهکارهای موثر در کاهش آلودگی هوا است
غذای سبز
در زمینه مواد غذایی، اخیراً تقاضا برای تولید مواد غذایی کمتر آسیب رسان به محیط زیست افزایش یافتهاست، که مردم را به خرید غذاهای ارگانیک و محلی بیشتر سوق میدهد. غذای ارگانیک از طریق کشاورزی تولید میشود که از کودهای شیمیایی مصنوعی و سموم دفع آفات استفاده نمیکند و حیواناتی که در شرایط طبیعی تر پرورش مییابند، بدون استفاده معمول از داروها ، آنتیبیوتیکها و مکملهای معمول در دامداریهای صنعتی. مصرف کنندگان همچنین میتوانند به منظور کاهش تأثیرات اجتماعی و محیطی «غذاهای دور» – مسافتی که بین تولید و مصرف مواد غذایی طی میشود، غذای محلی را خریداری کنند. این رفتار میتواند احساس جدیدی از ارتباط با زمین را از طریق نگرانی برای اصالت و منشأ غذای خورده شده، با بهکارگیری یک امر اجتماعی به اندازه نوآوری در فناوریها، را ایجاد کند. علاوه بر این، نگرانیهای مربوط به طعم، سلامتی و ایمنی میتواند دلایل دیگری در پشت این شیوههای مصرف باشد.
مد سبز
“لباس اخلاقی به پوشاکی گفته میشود که تأثیر تولید و تجارت را بر محیط و افراد پشت لباسهایی که میپوشیم در نظر بگیرد. لباس اکو به همه لباسهایی گفته میشود که با استفاده از فرایندهای سازگار با محیط زیست تولید شدهاند. این شامل منسوجات ارگانیک و مواد پایدار مانند کنف و غیر منسوجات مانند بامبو یا بطریهای پلاستیکی بازیافت شدهاست. این محصول همچنین شامل محصولات بازیافتی (لباسهای ساخته شده از لباسهای بازیافتی از جمله محصولات قدیمی، نساجی و سایر مواد است و میتوان آنها را مجدداً استفاده کرد) و الزاماً از الیاف ارگانیک تهیه نشدهاست. لباسهای ارگانیک به معنای لباسهایی است که با حداقل استفاده از مواد شیمیایی و با حداقل آسیب به محیط زیست و تجارت عادلانه به منظور دستیابی به قیمتهای بهتر، شرایط کاری مناسب، پایداری محلی و شرایط عادلانه برای کشاورزان و کارگران در کشورهای در حال توسعه تهیه شدهاست. “
سه دلیل اصلی که باعث خرید پارچههای ارگانیک میشود عبارتند از:
- حفاظت از محیط زیست؛
- تأثیر سلامتی؛
- نگرانیهای اخلاقی
دغدغه مهم دیگر مربوط به صنعت نساجی و پوشاک است که آلودگی زیادی ایجاد میکند و منابع زیادی را مصرف میکند. استفاده نادرست و دفع محصولات پوشاک مشکلات را بسیار شدیدتر میکند. مصرف کنندگان نگران این مسائل (زیستمحیطی) هستند و بهترین انگیزه را دارند تا رفتارهای خود را در اقدامات بشردوستانه یا دوستدار محیط زیست که با منافع مالی و پایداری آنها سازگار است تغییر دهند. یک استراتژی عینی و پایدار استفاده مجدد از پارچهها است. بازیافت منسوجات روشی برای فرآوری مجدد پوشاک، مواد فیبری و ضایعات لباس در فرایند تولید است. این اقدام میتواند آلودگی تولید و مصرف منابع را کاهش دهد.جهان با یکی از بدترین بحرانهای اقتصادی روبرو شدهاست که بر همه صنایع از جمله مد و تجمل تأثیر میگذارد. به این ترتیب مصرف مدیریت شده در حال تبدیل شدن به یک قاعده ضمنی است. مصرف کنندگان به اصل و جنس لباسهایی که میخرند و مضر بودن آنها برای محیط زیست توجه میکنند. همچنین، مسئله اعتماد مطرح میشود و برچسب تأیید منشأ ارگانیک به شدت مورد نیاز است. اما مصرف کنندگان اغلب اطلاعات کافی از مد سبز ندارند یا شاید از وجود جایگزینهای مد سبز برای مد سنتی بزرگسالان بی اطلاع هستند؛ بنابراین، نیاز به ایجاد آگاهی و آگاهی بیشتر مصرف کنندگان در مورد ماهیت مد ارگانیک وجود دارد.
مصرفکننده سبز باشیم
سوق دادن کشاورزی از سنتی به صنعتی موجب افزایش تولید در دنیا شده اما با این وجود سازمان ملل متحد اعلام کرد که در سال ۲۰۱۹ میلادی نزدیک به ۶۹۰ میلیون نفر، یعنی حدود یک دهم جمعیت جهان، از گرسنگی رنج میبردهاند که این تناقض بطور قطع به نحوه مصرف انسانها برمیگردد.
فائو پیش بینی کرده بود که تولید محصولات غلات جهان در پایان سال زراعی ۲۰۱۹ حدود ۲۳ میلیون تن بیشتر از پیش بینی ماه جولای و حدود ۵۵ میلیون تن بالاتر از سطح برداشت شده در سال ۲۰۱۸ باشد، همچنین سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد پیش بینی کرده بود که تولید جهانی گندم در سال ۲۰۲۱ به رکورد ۷۸۰ میلیون تن برسد.
بر اساس این گزارش، علاوه بر پیش بینی رکورد تولید جهانی گندم در سال ۲۰۲۱، فائو اعلام کرد که انتظار دارد تولید غلات ۱.۹ درصد افزایش یابد، به عبارتی تجارت جهانی غلات در این سال نسبت به سال قبل ۵.۵ درصد بیشتر خواهد شد و ذخایر جهانی غلات به ۸۱۱ میلیون تن خواهد رسید.
این در حالیست که سازمان ملل متحد با نشر گزارشی گفته بود که در سال ۲۰۱۹ میلادی نزدیک به ۶۹۰ میلیون نفر، یعنی حدود یک دهم جمعیت جهان، از گرسنگی رنج میبرده اند. جوامع علمی علت این پارادکس را درست مصرف نکردن و دور ریز بیش از حد غذا می دانند، بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط سازمان جهانی غذا، فائو، یک سوم مواد غذایی تولید شده در دنیا دور ریخته میشود. در کشورهای فقیر، مقدار زیادی از این اسراف، نتیجه روشهای نادرست برداشت، جابجایی و انبار کردن محصولات کشاورزی است در حالیکه در کشورهای پیشرفته، مقدار زیادی از این اسراف نتیجه دور ریز مواد غذایی توسط مصرف کنندگان بزرگ و شخصی است.
در ایران ۳۵ درصد مواد غذایی در نتیجه روشهای نادرست جابجایی و انبار کردن و اسراف و دورریز مواد هدر میرود، در کشورهای آمریکای شمالی، اقیانوسیه و اروپا میزان متوسط هدر دادن سرانه غذا در سال حدود ۲۸۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم است که بیش از ۱۰۰ کیلوگرم آن دورریز مصرف کننده نهایی است.
در کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی و همچنین، صحرای بزرگ آفریقا میزان متوسط هدر دادن سرانه غذا در سال ۱۲۰ تا ۱۷۰ کیلوگرم است که ۶ تا ۱۱ کیلوگرم آن دورریز مصرف کننده نهایی است. در کشورهای آمریکای لاتین، میزان متوسط هدر دادن سرانه غذا در سال حدود ۲۲۰ کیلوگرم است که ۲۰ کیلوگرم آن دورریز مصرف کننده نهایی است. در کشورهای آفریقای شمالی و آسیای غربی و مرکزی، میزان متوسط هدر دادن سرانه غذا در سال حدود ۲۲۰ کیلوگرم است که ۲۰ کیلوگرم آن دورریز مصرف کننده نهایی است.
با نگاهی به این آمار می توان دریافت که مصرف گرایی در دنیای امروزی به معضلی جهانی تبدیل شده که بطور قطع ادامه این روند عوارض زیست محیطی و بهداشتی زیادی به همراه خواهد داشت، بر این اساس این مساله به موضوع اصلی دولت ها در دنیا درآمد و دولتها را بر آن داشت تا فکری به حال این نوع روش مصرف کنند زیرا ادامه این روند برابر بود با تمام شدن ذخایر زیستی دنیا و آینده نامعلومی که در انتظار نسلهای بعدی خواهد بود.

تولید غذای مورد نیاز برای جوامع بشری یکی از بهانههای مصرف بیش از اندازه از منابع زیستی بود؛ بر اساس آمارهای منتشر شده از سال ۱۹۸۴ برای اولین بار تولید با مصرف برابر شد اما از سال ۱۹۸۴ تاکنون میزان مصرف از میزان تولید، پیشی گرفت که این مساله به مرور دوستداران محیط زیست و برخی دولتها را نگران کرد، در واقع با توسعه زندگی شهری و صنعتی مصرف نیز افزایش یافت به طوری که بر اساس گزارشهای منتشر شده روزانه ۲۰۰ کیلومتر مربع از جنگلهای جهان برای تامین نیازهای انسانها از بین میرود، همچنین هر روز ۱۷ میلیون تن زباله از صنایع مصرف شده در اقیانوسها تخلیه میشود.
این وضعیت در ایران به مراتب نگران کنندهتر است، سرانه ظرفیت زیستی ایران ۰,۹ و ردپای اکولوژیک ۲.۱ اعلام شده که یعنی میزان مصرف منابع زیستی و تاثیر آن بر محیط زیست بیش از دو برابر ظرفیت زیستی کشور است.
در چند دهه اخیر به علت پیشرفت فناوری و سوق دادن کشاورزی سنتی به سمت صنعتی میزان تولید غذا به طور چشمگیری افزایش یافت و تولید غذا بیشتر از نیازهای مردم جهان است اما همچنان شاهد هستیم که تعداد زیادی از مردم جهان گرسنه اند که بنا به اعتقاد کارشناسان می تواند چند دلیل داشته باشد که یکی توزیع ناعادلانه غذا است که موجب می شود تعداد زیادی از مردم جهان به غذای کافی دسترسی نداشته باشند و حجم زیادی از آنها دچار سوء تغذیه شوند.
یک دلیل هم به نگاه نظام سرمایهداری بر میگردد یکی از ویژگیهای نظام سرمایهداری این است که تثبیت قیمتها در آن از توزیع عادلانه کالاها مهمتر است و با توجه به همین نگاه سالانه میلیونها تن گندم و ذرت در دریاها و اقیانوسها تخلیه میشود با این هدف که قیمت ثابت بماند و این سبب میشود تا بیشتر از نیازهای غذایی مردم در کره زمین، تولید اتفاق بیفتد که این مساله توان اکولوژیکی طبیعت را هم کاهش می دهد و ما را بدهکار طبیعت می کند.
بخشی هم به عواملی همچون نبود زیرساختهای مناسب مانند سردخانه کافی، دپوی غلط، روشهای حمل و نقل نادرست و مدیریت مصرف غلط، موجب میشود میزان ضایعات در بخش کشاورزی بسیار بیشتر از استانداردها باشد از این رو دور ریز غذا زیاد می شود، بنابراین اگر قرار باشد با همین روش در مصرف پیش رویم برای تامین غذای مورد نیاز به دو کره زمین نیاز داریم، ظرفیت زیستی ما نشان میدهد که ایرانیان بیشتر از میانگین مردم جهان مصرف میکنند، البته بررسی ها نشان می دهد که قطریها، عربستانیها و امریکاییها هم در مصرف بهتر ما نیستند.
کارشناسان معتقدند فرهنگسازی میتواند در نحوه مصرف تاثیر داشته باشد اما در مقیاس کلان تا دولتها رفتارهای خود را تغییر ندهند نمیتوان به این تغییرات دل خوش کرد البته این به آن معنا نیست که افراد از خود سلب مسوولیت کنند بلکه تا جایی که می توانند باید مصرف را کاهش دهند تا شاهد زمینی سبز باشیم.
مهمترین ویژگی مصرفکننده سبز
- قبل از خرید خوب فکر میکند و بیش از حد نیاز خرید نمیکند.
- محصولاتی را خریداری میکند که یا بستهبندی کمی داشته باشند، یا فاقد بستهبندی باشند.
- بهجای کیسههای پلاستیکی، از کیسههای پارچهای استفاده میکند.
- تا جایی که امکان دارد از وسایل پلاستیکی استفاده نمیکند.
- از خودروی هیبریدی استفاده میکند.
- تا حد امکان محصولات ساختهشده از مواد طبیعی را میخرد.
- محصولات قابل تجزیه و قابل بازیافت خریداری میکند.
- در کاهش تولید زباله نقش دارد.
- تمایلی به استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی ندارد.
- به جای تیغ از ماشین اصلاح استفاده میکند.
- ظروف شیشهای را به ظروف پلاستیکی ترجیح میدهد.
- با استفاده از پوست میوه و سبزی و تخممرغ، کود کمپوست برای گلدان و باغچه خود تولید میکند.
- برای تولید انرژی الکتریکی پانلهای خورشیدی نصب میکند.
- در مصرف آب و انرژی صرفهجویی میکند.
- سیگار نمیکشد.
- برای کباب و قلیان ذغال روشن نمیکند.
- از وسایل نقیه عمومی استفاده می کند.
- به معاینه فنی اتومبیل اهمیت میدهد.
- مصرف گوشت را کاهش میدهد.
- از حیف و میل مواد خوراکی جلوگیری میکند.
- پنجرههای خانه را خوب عایقبندی میکند.
- در ساخت خانه از مشاورانی حاذق کمک میگیرد تا از انرژی خورشیدی بهترین استفاده شود.
- کالای باکیفیت را فدای ارزانی نمیکند.
- در طول روز چراغها را روشن نمیکند.
- با سرعت مطمئنه میراند تا در مصرف سوخت صرفهجویی شود.
- از لامپهای کممصرف ایمن استفاده میکند.
- با تفکیک زباله خشک و تر به بازیافت محصولات کمک میکند.
- انرژی سبز را جایگزین منابع فسیلی میکند.
- درخت میکارد.
- در مصرف کاغذ صرفهجویی میکند
- از شیشههای دو جداره استفاده میکند.
- محصولات طبیعی را به مصنوعی ترجیح میدهد.
- در افزایش آگاهی عمومی میکوشد.
- در شبکههای اجتماعی برای نجات محیط زیست تبلیغ میکند.
در واقع این رویداد یک جشن جهانی برای مبارزه با مصرفگرایی و تاثیر آن بر محیط زیست است.

انتهای پیام/






